🌹🍃شهید جواد در سال ۱۳۶۴ در مشهد به دنیا آمد، لیسانس حسابداری داشت و دانشجوی حقوق بود سربازی‌اش را در نیروی هوایی مشهد گذراند. 🌹🍃حدود ۱۷ سال عضو فعال بسیج بود به ولایت علاقه بسیاری داشت بسیار با اخلاق بود، آنقدر گوش به فرمان رهبر معظم انقلاب بود که دو سه سالی می‌شد با دوستانش به مناطق جنگی، جمکران، و حرم امام خمینی(ره) می‌رفت. 🌹🍃 مربی تخریب‌چی بود، در تمام فنون جنگی آموزش دیده بود و در عراق هم مین‌ها را خنثی می‌کرد. 🌹🍃 یکی از همرزمان او در عراق می‌گفت: «جواد در حالی‌که تیرها مثل رگبار از روی سرش رد می‌شدند در حال جمع‌آوری مین‌ها بود تا راه را باز کند همان چند روزی که عراق بود خیلی عرب‌ها با او دوست شده بودند، آن‌قدر که حاضر نبودند به مناطق خطرناک برود اما جواد می‌گفت من آمده ام تا به هر شکلی که هست هرکاری که از دستم برمی‌آید انجام دهم و به شهادت برسم 🌹🍃گاهی به آسایشگاه جانبازان امام خمینی(ره) در پارک ملت نیز سرمی‌زد؛ جانبازان را حمام می‌برد و آن‌ها را خیلی دوست داشت.ارادت خاص به امام رضا(ع) داشت، خادم افتخاری حضرت بود در کنار صاحب اسمش هم به شهادت رسید فلوجه نزدیک حرم امام جواد(ع) است، جواد در همان مکان پر کشید 🌹🍃سال اول جنگ به صورت مردمی بود و بعدها وهابی‌ها و تکفیری‌ها وارد جنگ شدند؛ می‌دانست که شیعه‌ها را می‌کشند و به خاطر همین موضوع رفت.تحت پوشش هیچ نهادی نبوده و خودش به عراق رفته بود. 🌹🍃شهید جواد بسیار شوخ‌طبع بود و حتی به گفته هم‌رزمانش به خاطر همین خلق خوش، فرماندهان عراقی خیلی دوستش داشتند. ایشان همیشه یک‌تکه کلام داشت و آن‌هم این بود که دعا کنید شهید بشوم و در ادامه، خودش نحوه شهادتش را هم مشخص می‌کرد و می‌گفت که برم روی مین و شهید بشوم و هر زمان این آرزوی خود را به زبان می‌آورد می‌خندید و می‌رفت. 🌹🍃 حتی در شب شهادت امیرالمؤمنین(ع)، پای دیگ نذری که در هیئت به پا شده بود از بچه‌ها خواست تا برای شهادتش دعا کنند، و این شد که ظهر 26 تیر در «فلوجه»عراق(محور صقلاویه) با ایثاری که از خود نشان داد با تله انفجاری برخورد کرد و تکه‌تکه شد و درنتیجه بال در بال ملائک گشود و آسمانی شد.