#تزریق_امید✨
با نگرانی زمزمه کردم "باید این امتحانو خوب بدم"
دستم را بر قلبم گذاشتم و زیر لب گفتم:
سهّل بفضلک یا عزیز
به آسمان نگاه کردم. احساس کردم خدا دارد نگاهم میکند و میخندد.
-برای همچه چیز کوچکی انقدر نگرانی؟ چیزی که ماه دیگر به آن خواهی خندید.
لبهایم به خنده باز شد
راست میگی خدا جونم シ
@ayande_sazan_mostafayi