به مناسبت سالگردشهادت دکتر محسن فخری زاده🍁
بیایید ای پرستوها، برای عرض تسلیّت
دماوندم لباس سوگ بر تن کرده است امروز
شقایق باز روییده به روی خاک دامانش
عزادار است کوه آسمان پرور
عزادار شهیدانش
دماوندم!
صدایت را رها کن، بشکن این بغض سپیدت را
به روی شانه آوردند، تابوت شهیدت را
دماوندم!
کنون وقت نهفتن نیست
رها کن خشم خود را
آتش داغ درونت را
لباس رزم بر تن کن
مهیا کن تمام لالههای واژگونت را
در آغوش تو مردی را به جرم عاشقی کشتند
بگو با من! که بود او؟
آن کسی که صبح تا شب
با قلم آیندهای روشن رقم میزد
همو که آیهی فتحٌ غریبش، تیر بر قلب ستم میزد
کسی که با مداد نور طرح موشک سجیل را میزد
و با طیرا ابابیلش سپاه فیل را میزد...
فروتن بود
غرور علمی ایران از آن چشمان روشن بود
کسی که زادهی فخر است و فخری زاده شد نامش
تمام لحظههایش فکر نابودی دشمن بود
به جسم هستهای و موشکی جان داد
برای رفتن ویروس منحوسی که بر جان بشر افتاده درمان داد
نفهمیدند اما، چشمهای روشن او را
خدا رسوا کند آن نابرادرهای ترسو را
قسم بر آه
قسم بر لشگر خونخواه
قسم بر بغض کارون، اشکهای فکه و مجنون
قسم بر چفیههای سرخ جانبازان و بر آن سینههای تنگ
قسم بر مادرم ایران
قسم بر شهریاری، احمدی روشن
قسم بر خون در رگهای این میهن
بگو با من!
قسم بر حاج قاسم،بر ابومهدی و یارانش
قسم بر خون فخری زاده و بر علم و ایمانش
تمام خاک ما در هر وجب کوه دماوند است
بگو تا بشوند کاخ سیاه اهرمن
هر کوچهی این شهر، از خورشید آکندست
کسی میآید و یک صبح جمعه
در میان کوچهی اسفند، عطر عید میروید
تحمل کن دماوندم
گل خورشید میروید...
🍃 شاعر:فائزه امجدیان
@ayande_sazan_mostafayi