#حج (۱۰)
#مشعر۳
🔻آمادگی برای طاغوتستیزی(تبرّی)
👈حاجیان در مشعر فقط به ارتباط با خالق مشغول نیستند؛ بلکه زمانی از وقت خود را هم به آمادگی برای رویارویی با دشمن میگذرانند؛ زیرا مستحب است از سرزمین مشعر، هفتاد ریگ برای سنگزدن به شیطان جمع کنند.
مشعرالحرام نمادی از بندگی انسان در دنیا بود. جمعآوری ریگ از آنجا برای مواجهه با دشمن، به این معناست که انسان باید در همین دنیا به ستیز با طاغوت و شیاطین بپردازد و خودش را برای مبارزهی با دشمن آماده کند تا با برداشتن موانع بندگی از سر راه سیر و سلوکش، بتواند خدا را عبادت کند.
پس عبادت خدا، به ذکرگفتن و نمازخواندن منحصر نیست و مبارزه با دشمن به انجام وظیفهی سیاسی و اجتماعی نیز نوعی عبادت و امتثال فرمان الهی است.
🔻مسلحشدن مخفیانه
👈برداشتن سنگ به منزلهی تهیهی اسلحه است. اینکه حاجی باید در تاریکی شب به جمعآوری آن بپردازد، نشانگر این است که انسان باید مخفیانه و به دور از چشمان دشمن، خود را مسلح کند تا دشمن به تعداد و نوع اسلحهاش پی نبرد.
همچنین حاجی میداند تعداد سنگی که واجب است در طول مدتِ انجام اعمال سرزمین منا به شیطانهای سهگانه بزند، ۴۹ عدد است؛ ولی برای این کار مستحب است ۷۰ عدد ریگ جمع کند.
این کار به این معناست که اسلحهی مومن در مواجهه با دشمن، همیشه از مقدار احتیاج او باید بیشتر باشد؛ چنانکه عدد ۷۰ عدد کثرت نیز هست؛ یعنی ذخیرهسازی اسلحه نباید محدود و به تعداد خاص باشد.
✅قرآن کریم در سورهی انفال آیه ۶۰، بندگان خدا را برای آمادگی در برابر دشمن تحریک و تهییج میکند: و هر چه نیرو و اسبهای آماده در توان دارید، بسیج کنید تا با این [تدارکات]، دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] دیگری غیر از ایشان را بترسانید؛ دشمنانی که شما نمیشناسیدشان و خدا آنان را میشناسد. هر چیزی در راه خدا خرج کنید، پاداشش به خود شما باز گردانیده میشود و بر شما ستم نخواهد رفت.
🔰توجه کنید که بعد از جمعآوری اسلحه، فرصت کمی تا زمان مبارزه با دشمن باقی است تا حاجی به سرزمین منا برود و جمرهی عقبه را سنگسار کند؛ چنانکه در همان لحظه های نخستِ صبح ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام)، مبارزه با شیطان آغاز میشود. خداوند نیز به فرصت اندک دشمنان، اینگونه اشاره میکند: «فَمَهِّلِ الکافِرینَ أَمهِلهُم رُوَیداً»؛ پس کافران را مهلت دِه و کمی آنان را به حال خود واگذار.
🔻ورود به شب عید قربان
👈زمانیکه حاجی در سرزمین مشعر به سر میبرد، شب دهم ذیالحجه است و شب عید قربان، رفتهرفته شب سپری میشود و طلوع آفتاب عید همهجا را نورانی میکند.
در واقع طیشدن زمان و رسیدن به عید، امری خارج از اختیار حاجی است. این مطلب کنایه از آن است که گذران عمر انسان در دنیا در اختیار او نیست و او بخواهد یا نخواهد، این مدت را خواهد گذراند تا به طلوع صبح ظهور برسد: «اَ لَیسَ الصُّبحُ بِقَریبٍ»؛ آیا صبح نزدیک نیست؟
«انَّهُم یَرَونَهُ بَعِیداً وَ نَراهُ قَریباً»؛ به تحقیق، آنها آن روز را دور میبینند و ما آن را نزدیک میبینیم.
@ostadmahdavi_ir