محضر محترم حضرت آیت الله سیفی مازندرانی حفظه الله سلام علیکم 1- ادلۀ وجوب الزام به حجاب اسلامی بر حاکم و نظام اسلامی چیست؟ 2- حدّ و مرز مقدار پوشش در حجاب اسلامی کدام است؟ 3- مقصود فقهاء از شرطیت احتمال تأثیر در وجوب امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ و بر اساس چه دلیلی است؟ 4- آیا رسول اکرم(ص) و أمیرالمؤمنین(ع) در زمان حکومت خود، زنان مسلمان را اجبار به حجاب اسلامی کرده اند؟ اگر نمی‌کردند چرا؟ 5- آیا علم به همه احکام شرط در وجوب امر به معروف و نهی از منکر است؛ یعنی بر عموم مردم واجب نیست، و فقط بر علما واجب است؟ 6- آیا وظیفه حاکم اسلامی فراهم آوردن بستر جامعه برای ازدواج به موقع، بجای الزام به حجاب نیست؟ 7- آیا الزام به حجاب با حق شهروندی مغایرت و منافات ندارد؟ پاسخ اجمالی: ج1: ادلۀ وجوب الزام به حجاب اسلامی بر حاکم و مسؤولین نظام اسلامی در کتاب، و سنت، و اجماع، بلکه ضرورت دین خلاصه می شود. ج2: حد و مرز پوشش و حجاب اسلامی، عبارت است از:‌هر پوششی مثل چادر و مانند آن که تمام مواضع بدن زن – حتی برجستگی های بدن – را بپوشاند، غیر از وجه و کفّین. ج3: مقصود از احتمال تأثیر در مرتبۀ اول: احتمال عقلائی تأثیر گفتار و نصیحت در توجه و بیداری فاعل منکر و تارک معروف؛ بگونه‌ای که متحوّل شده، وبا ارادۀ خود یا با تهدید زبانی و ایجاد خوف با تصمیم خود دست از معصیت بکشد. ولی در مرتبۀ دوم و سوم: مقصود از تأثیر، بازدارندگی فاعل منکر و تارک معروف؛ به گونه‌ای که با تنبیه بدنی و الزام که با ایجاد خوف بر خلاف میل و ارادۀ باطنی، دست از گناه بکشد. ج4: اصل اینکه رسول اکرم(ص) و أمیرالمؤمنین(ع) الزام به حجاب اسلامی نمی کردند ثابت نیست. ‌ولی بر فرض عدم ثبوت، باید گفت که: ترک فعل از جانب معصوم همانند فعل ایشان محاملی دارد. و در مفروض سؤال محاملی وجود دارد، مانند: عدم آمادگی و تحمل الزام به حجاب از جانب عموم زنان؛ لذا خوف بر کیان و بیضۀ اسلام وجود داشت؛ چون زمان حکومت رسول خدا(ص) و أمیرالمؤمنین(ع) اوائل عهد اسلام بوده است. و اما سائر امامان معصوم(علیهم السلام) مبسوط الید نبوده اند، و یا اینکه بی حجابی – بگونه ی مبتذل و فساد انگیز با انواع آرایش – در آن زمان شایع و رائج نبوده است. ج5: فقط علم به حکم مورد امر و نهی و نیز شرائط وجوب و احکام آن شرط در وجوب امر به معروف و نهی از منکر است، نه علم به سایر احکام دین. ج6: هر دو امر وظیفه ی حاکم اسلامی است؛ یعنی هم ایجاد مقدمات و آمادگی عموم جامعه برای ازدواج به موقع، و هم الزام به حجاب اسلامی؛ چرا که امر اول احیاء‌ سنت پیامبر است؛ که فرمود: «النکاح سنتی»، و امر دوم مصداق انجام فریضه‌ی امر به معروف و نهی از منکر، و نیز از قبیل اقامه‌ی دین الهی است. ج7 :‌از نظر اسلام مشروعیت حق شهروندی و برخورداری از حقوق و مزایای آن باید در چهارچوب مراعات حدود و احکام الهی باشد. پاسخ تفصیلی: نخست قبل از پرداختن به پاسخ باید متذکر شوم که جزئیات و تفاصیل وجوه و ادله و اوقال در کتاب های مؤلَّفة اینجانب موجود است. واین کتاب ها عبارتند از: 1- کتاب دلیل تحریر الوسیلة في الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، که در سال 1415 ؛قمری یعنی حدود 28 سال قبل تألیف نموده‌ام. 2- کتاب «منهاج الفقاهة في تحشیة تحریر الوسیلة / في الامر بالمعروف و النهي عن المنکر»، که چند سال بعد از کتاب دلیل تحریر تألیف کرده‌ام. 3- کتاب «أضواءالفقاهة/ الحلقة الاُولی في فقه العبادة» که اخیراً تألیف نموده‌ام. و در این کتاب تحقیق مفصّلی راجع به: مسائل مهمة و مستحدثة في الامر بالمعروف و النهي عن المنکر، و نیز مسأله ی الزام به حجاب داشته‌ام. 4- کتاب «حلقات الفقه الفعّال» که در 25 جلد است و در جلد 23 بخش قضاء و جزاء دربارۀ ماهیت تعزیر و گسترۀ آن تحقیق جامعی کرده‌ام. و نیز در کتابها دیگر بنده تحقیق مواردی از این مباحث آمده است. و همه این مباحث به قلم عربی و تحقیقی و استدلالی بوده و اقوال فقهاء و أدلۀ کتاب و سنت و اجماع مورد تحقیق و بررسی و استناد واقع گردیده است. ولی اخیراً دربارۀ الزام به حجاب اسلامی سؤالاتی مطرح و شبهاتی إلقاء شده است، که باید با اشاره به ادله بگونه‌ی موجز پاسخ داده شود. و اهل تحقیق را به کتاب‌های استدلالی اینجانب و نیز سایر کتب مصادر مثل مسالک، ریاض، جواهر و... ارجاع می‌دهیم. پاسخ سؤال اول: ادلّه‌ی وجوب الزام به حجاب اسلامی بر حاکم شرع و مسؤولین نظام اسلامی را می‌توان در کتاب وسنت و اجماع، بلکه ضرورت دین خلاصه کرد. اما کتاب مجید: می‌توان به سه دسته از آیات قرآن استدلال کرد که دلالت دستۀ اول و دوم بگونه‌ی حکومت و طولی است.