✨﷽✨
🌼حکایت پندآموز
✍ حضرت موسی (علیهالسلام) در جایی نشسته بود، ناگاه ابلیس که کلاهی رنگارنگ بر سر داشت نزد موسی آمد. وقتی که نزدیک شد، کلاه خود را برداشت و مؤدبانه نزد موسی (علیهالسلام) ایستاد.
🔹 موسی (علیهالسلام) گفت: تو کیستی؟
🔸ابلیس گفت: من ابلیس هستم!
🔹 موسی (علیهالسلام) گفت: آیا تو ابلیس هستی؟ خدا تو را از ما و دیگران دور گرداند!
🔸ابلیس گفت: من آمدهام به خاطر مقامی که در پیشگاه خدا داری، بر تو سلام کنم!
🔹 موسی (علیهالسلام) گفت: این کلاه چیست که بر سر داری؟
🔸ابلیس گفت: با رنگها و زرق و برقهای این کلاه، دل انسانها را میربایم.
🔹 موسی (علیهالسلام) گفت: به من از گناهی خبر ده که اگر انسان آن را انجام دهد، تو بر او چیره میشوی و هر جا که بخواهی، او را میکشی.
🔸ابلیس گفت:
اذا اعجبته نفسه و استکثر عمله، و استصغر فی عیبه ذنبه؛
سه گناه است که اگر انسان گرفتار آن بشود، من بر او چیره میگردم:
1) هنگامیکه او، خودبین شود و از خودش خوشش آید؛
2) هنگامیکه او عمل خود را بسیار بشمارد؛
3) هنگامیکه گناهش در نظرش کوچک گردد.
📚 اصول کافی، ج 2، ص 262
✅کانال استاد دانشمند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•