خشکم زد تا شوهرم گفت باید برگردی خونه بابات 😳🥺
قیافه ی ترسیده منو که دید پِقی زد زیر خنده گفت بابا خسته شدم از بس هر جا میریم فکر میکنن باباتم و تو رو از من خواستگاری میکنن😒😂دوست داشتم بزنم لهش کنم ولی خب چیکار کنم ک نفسمه🙈😁
با خواهر شوهرم خیلی جوریم تا شنید گفت راست میگه داداشم تو چرا پوستت آخ نمیگه و پیر نمیشی بلا گرفته ؟؟ 🤨 میدونم یکم رُکه اما جیگرمه 😌😂 گفتم بیا بابا تا نمردی از حسادت 🤦🏻♀ اینجا عضوم 😝👇
https://eitaa.com/joinchat/875954837C0034dc445d
بهت قول میدم فکر کنن دختر شوهرتی 😜☝️