انگیزش❤️ یک وقتایی بـاید بنشینی و پشت میز کنار پنجره و همینطوری که خودت رو مهمون کردی به یک فنجان چای، خودتُ مرور کنی. می دونی خیلی از ما ها، انقدر توی روزمرگی و بدو بدو های زندگی امروز غرق شدیم که دیگه خودمونُ فراموش کردیم. صبح و شب می رسونیم بدون اینکه لحظه اونجوری که دوست داریم زندگی کنیم و یک آن، یک لحظه، چشم باز می کنیم و می بینیم، چین و چروک های صورتمون زیاد شده، تارهای سپید موهامون بیشتر خودشونُ نشون میدن و آره، رسیدیم به زمستون عمرمون. ولی هنوز خیلی آرزوها رو تو دلمون نگه داشتیم که یک روزی بهشون برسیم و انجامشون بدیم. ولی بـازم دیر نیست هر وقتی که یاد خودت بیافتی دیر نیست. همین که بفهمی خودت اول مهمی و اونجوری که خودت فکر می کنی تا حرف مردم، دیگه می تونی راحت تر قدم برداری. به قول قدیمی ها، حرف مردم همیشه بوده، آره! تا بوده همین بوده. وقتی داری خودت رو مرور می کنی، یه گوشه آرزوهاتُ بنویس، علایقت رو، اینجوری دیگه یـادت نمیره. هیچ وقت واسه آشتی کردن با خودت و قلبت دیر نیست فقط بای نترسی و از روزمرگی دل بکنی. همین که هوس کنی بری بی چتر زیر بارون قدم بزنی، همین که توی خیابونی راه بری که دوستش داری و دیگه دغدغه ی رسیدن و ترافیک رو نداشته باشی، یا هر آرزوی کوچیکی که فقط به خاطر کوچیک بودنشون، بهشون بی توجهی. اینکه اگه دلت برای صدای کسی که مدتهاست باهاش حرف نزدی تنگ شده، و دلت پرپر میزنه برای صداش. تلفنُ بردار و شماره شُ بگیر، فوقش اینکه برنمیداره ولی حداقل تلاش کردی. صدای قلبتُ شنیدی. خودمونُ مرور کنیم، هر از گاهی، تا یادمون نـره، دنیامون با داشتن ذهن مونه که زیبا یا زشت میشه. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•