دو سه کلمه‌ای ذکر مصیبت می‌کنم. نوشته‌اند: «ما زالَتْ بَعْدَ ابیها مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ، باکیةَ الْعَینِ، مُنْهَدَّةَ الرُّکنِ». زهرا را بعد از پدر ندیدند که هیچ وقت عصابه‌ای را که به سر بسته بود از سر باز کند. روز به روز زهرا لاغرتر و ناتوان تر می‌شد. بعد از پدر همیشه زهرا را با چشمی گریان دیدند. «مُنْهَدَّةَ الرُّکنِ» این جمله معنی عجیبی دارد. «رکن» یعنی پایه، مثل یک ساختمان که پایه‌هایی دارد و روی آن پایه‌ها ایستاده است. از نظر جسمانی، پا و ستون فقرات رکن انسان است، یعنی انسان که می‌آیستد روی این بنای استخوانی می‌آیستد. گاهی از نظر جسمی، این رکن خراب می‌شود، مثل کسی که فرض کنید پاهایش را بریده باشند یا ستون فقراتش درهم شکسته باشد. ولی گاهی انسان از نظر روحی آنچنان درهم کوبیده می‌شود که گویی آن پایه‌های روحی که روی آن ایستاده است خراب شده است. 📕سیری در سیره نبوی، ص۵۶ 💠ترویج آثار شهید مطهری به زبان روز ✅eitaa.com/joinchat/928120837C5fba8cd9be