گردن را کج کردن، از گوشه لب آب ریختن، یقه باز بودن، یقه چرک بودن، خود را به ننه من غریبم زدن، پا را به زمین کشیدن، عبا را به سر کشیدن، اینها ضد اسلام است. ناله کردن، آه کشیدن ضد اسلام است. امّا بِنِعْمَةِ رَبِّک فَحَدِّثْ‏. خدا به تو سلامت داده، قوّت داده، قدرت و نیرو داده. تو که می‌توانی کمرت را راست بگیری، چرا بیخود کج می‌کنی؟ تو که می‌توانی گردنت را راست نگه داری، چرا بیخود کج می‌کنی؟ چرا بیخود آه می‌کشی؟ آخر آه کشیدن یعنی یک دردی دارم؛ خدا که به تو دردی نداده، چرا آه می‌کشی؟ این کفران نعمت خداست. آیا علی همین‌طور راه می‌رفت که من و تو راه می‌رویم؟ آیا علی این‏جور عبا را بر سرمی‌کشید و این طرف و آن طرف می‌رفت؟! اینها از اسلام نیستند. اشِدّاءُ عَلَی الْکفّار در مقابل بیگانه،شدید، محکم مثل سدّ اسکندر، آهنین. در میان خودشان، با مسلمانها چطور؟ رُحَماءُ بَینَهُمْ‏ مهربان، دوست و صمیمی. باز وقتی می‌رویم سراغ مقدس‌های خودمان، چیزی که در وجود اینها نمی‌بینیم صمیمیت و مهربانی نسبت به دیگران است؛ همیشه اخم کرده و عبوسند، با احدی نمی‏‌جوشند، با احدی نمی‏‌خندند، به احدی تبسم نمی‌کنند، بر سر همه مردم دنیا منت دارند. اینها مسلمان نیستند، خودشان را به اسلام بسته‌اند. این هم خصوصیت دوم. 📕آزادی معنوی، ص۸۴ 🌹🌹🌹