🟡 روایتی کامل از مذاکره ای ناقص ا
🔸 علی اکبر صالحی : به احمدی نژاد گفتم بشارت ما مشکل هسته ای را حل می کنیم
به من گفت ورود نکن آقای صالحی آخرش،آخر خوبی نیست
🟡 احمدی نژاد: سال آخر بود اینها فشار آورده بودند یک عده هم در داخل دست و پا را بسته بودند کارشکنی کرده بودند یک کم بازار ما بهم ریخت
از آن طرف آمریکاییها واسطه فرستادن بیایید مذاکره ، عده ای هم از اینجا راه افتادند بیایید بروید مذاکره کنیم دبیرخانه امنیت ملی به من نامه نوشت که ما می خواهیم برویم در فلان کشور با آمریکاییها مذاکره کنیم من زیر آن دو جمله نوشتم اصل مذاکره خوب است اما در این شرایط که آمریکاییها خیال می کنند برنده اند دست بالا را دارند مذاکره کنیم باید امتیاز بدهیم صبر کنیم ۶ ماه ، ما چهارتا برنامه اقتصادی داریم ،دخالت نکنند فلان قوه و فلان قوه و فلان گروه اجازه بدهند ما برنامه ها را پیاده کنیم وضع اقتصاد بهتر بشود در شرایط برابر بروید مذاکره کنید
جلسه ای تشکیل شد همه مسئولین ارشد کشور بودند گفتم برای اینکه مطمئن باشید طرح ها موفقیت آمیز است من و زن و بچه ام را گروگان بگیرید موفق نبود من و زن و بچه ام را اعدام کنید