عملیات در رفح
عملیات رفح چهار هدف دارد:
افزایش فشار نظامی بر حماس، به منظور بهبود شانس معامله تبادل اسرا در شرایط بهتر.
مسدود کردن مرز بین مصر و رفح به منظور جلوگیری از قاچاق سلاح و وسایل جنگی در آینده به حماس.
کنترل گذرگاه رفح توسط حماس به عنوان نشانهای از از دست دادن حاکمیت حماس بر نوار غزه
انحلال چهار گردان تیپ رفح، با تمام آنچه که دارد: انهدام عوامل و فرماندهان، خنثی سازی تونل های زیرزمینی و غیره.
در غیاب توافق یا سازش حماس، ادامه وضعیت ثابتی که در آن بودیم برای اسقاطیل بد است. خوبه که انرژی جدیدی وارد کمپین شده است. علیرغم بحث در مورد سودمندی فشار نظامی در تأثیرگذاری بر آزادی اسرا که تاکنون محقق نشده است، بر همگان واضح است که نبود فشار عملیاتی مفید نیست و وضعیت ما را به سمت معامله بهبود نمی بخشد.
تسلط بر مرز نوار غزه و گذرگاه رفح یک دستاورد بسیار مهم است و ادامه انحلال گردان ها در رتبه دوم قرار دارد. و این به این دلیل است که حتی پس از انحلال آنها و پس از نابودی حماس در آنجا، اگر در مورد قدرت دولتی که جایگزین ارتش اسقاطیل در آنجا می شود تصمیم نگیریم، پس از عقب نشینی دوباره ناامید میشویم و حماس برای کنترل ارتش باز خواهد گشت. اشغال کامل رفح، پیروزی کامل را تضمین نمی کند، و ایجاد توقعات زیاده خواهی مفید نیست.
توصیه ها
معاملات اسرای رتبه بندی شده کار نمی کنند. باید به سمت مفهومی متفاوت از یک معامله واحد حرکت کرد که در آن اسقاطیل توقف کامل جنگ را در ازای همه اسرا پیشنهاد می کند. و در ادامه چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا ما هرگز در غزه عملیات نخواهیم کرد؟ آیا حماس را دست نخورده رها کنیم و ساختمان قدرت آن را مهار کنیم؟ به نظر من بعد از ۷ اکتبر این درست تیست
عملیات رفح تازه آغاز شده است و ارزش اعلام محدوده عملیات را ندارد. این یک عملیات در حال توسعه است، ایجاد اطمینان برای دشمن ممنوع است. ارتش اسقاطیل مانور را تا آنجا که برای دستیابی به اهداف ارائه شده در بالا لازم باشد، با توجه به ترتیب اولویت ارائه شده، عمیق تر خواهد کرد.