9.48M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
کربلای غزه😭 فاجعه شیرخواران غزه😭 تابعین حضرت علی اصغر😭 بچه رو روی دست گرفته ابی عبدالله، ان لم ترحمونی، به من رحم نمی كنید، فارحموا هذا الطفل، به این بچه رحم كنید😭 اما تَروُنَهُ کیفَ یَتَلَظّی عَطَشاً؛ ماهی رو از آب بیرون می ندازید، تا اون موقعی كه جون داره، خودش رو هی از رو زمین بلند می كنه، بالا و پایین خودش رو می ندازه، دیگه جونی براش نمی مونه، این لب هاش رو بهم می زنه، عرب این لحظه رو می گه تلظی😭 ابی عبدالله نشون داد بچه رو، سر رو شونه می افتاد، فرمود: ببینید داره تلظی می كنه، یعنی اگه آبم بهش برسونید جون میده، بعضی از لشکریان گفتند: حسین راست می گه، ما كه با بچه جنگ نداریم. راست می گه حسین، بچه رو بگیرید سیراب كنید😭 ابن سعد ملعون، دید وضع لشکر داره به هم می ریزه، یه نگاه به حرمله نانجیب كرد، امتحانش رو پس داده، او چشم اباالفضلم هدف گرفته، گفت: چرا جوابش رو نمی دی؟ نا نجیب گفت: بابا رو نشونه بگیرم یا بچه رو؟ گفت: مگه سفیدی زیر گلوی علی رو نمی بینی؟ هنوز حرف های حسین تموم نشده، یه وقت دید علی داره بال بال می زنه...😭 گلی نشکفته از گلشن گرفتی تمام عمرمو دشمن گرفتی الهی حرمله دستت قلم شه کبوتر بچمو از من گرفتی ز فرط گریه نایم زخمه مادر دلم، چشمم، صدایم زخمه مادر برای کندن قبرت در این خاک تمام پنجه هایم زخمه مادر علی لای لای، علی لای لای، لالایی لالایی چه كرده آفتاب گرم وقتی رُخت در زیر نور ماه می سوخت پریده رنگ و چسبیده زبانت عطش افتاده با تاول به جانت لالایی لالایی، لالایی لالایی، علی اصغرم مرگ بر شمرهای زمانه👊 ✊ 🌪 🇵🇸