✅نامه خواندنی شهید بهشتی به امام خمینی, درباره ۲ جریان عمده در مدیریت کشور در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۵۹ :
«استاد و رهبر بزرگوار!
السلام علیکم و رحمةالله و برکاته سنگینی وظیفه، فرزندتان را بر آن داشت که این نامه را به حضور بنویسد و حقایقی را به عرضتان برساند. دوگانگیِ موجود میان مدیران کشور بیش از آن که جنبه شخصی داشته باشد، به اختلافِ دو بینش🔹🔸مربوط میشود.
🔹بینشِ اول معتقد وملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادی که در عین زنده و پویا بودن باید سخت ملتزم به وحی و تعبد در برابر کتاب و سنت باشد؛
🔸بینشِ دوم درپی اندیشهها و برداشتهای بینابین، که نه به کلی از وحی بریده است و نه آن چنان که باید و شاید در برابر آن متعبد و پایبنداست، و گفتهها و نوشتهها وکردهها بر این موضعِ بینابین گواه است.
🔹بینش اول در برابرِ بیگانگان و هجومِ تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادی و نظامی آنها سخت به توکلِ برخدا و اعتمادبه نفس و تکیه بر توانِ امت اسلامی و پرهیز از گرفتار شدن در دام داوریها یا دلسوزیِ بیگانگان, معتقد و ملتزم است؛
🔸بینش دوم هرچند دلش همین را میخواهد و زبانش همین را میگوید و قلمش همین را مینویسد اما چون همه مختصات لازم برای پیمودنِ این راهِ دشوار را ندارد، در عمل لرزان و لغزان.
🔹بینشِ اول به نظام و شیوهای برای زندگی امتِ ما معتقد است که در عینِ گشودنِ راه به سوی همه نوع پیشرفت و ترقی، مانعِ حل شدنِ مسلمانها در دستاوردهای شرق یا غرب باشد و آنان را به فرهنگ و نظامِ ارزشِ اصیل و مستقلِ اسلام استوار دارد؛
🔸بینش دوم باحفظِ نامِ اسلام و بخشی از ارزشهای آن،جامعه رابه راهی میکشاند که خودبه خود درها را به روی ارزشهایِ بیگانه ازاسلام وبلکه ضدِاسلام میگشاید
🔹بینشِ اول روی شرایطی در گزینشِ مسئولان تکیه میکند که جامعه را به سوی امامتِ متقین و گسترش این امامت بر همه سطوح راه میبرد;
🔸و بینشِ دوم، بیشتر روی شرایطی تکیه میکند که خودبه خود راه را برای نفوذِ بیمبالاتها یا کم مبالاتها درهمه ی سطوحِ مدیریتِ امتِ اسلامی و حاکم شدنِ آنها بر سرنوشتِ انقلاب هموار میسازد...»
🆔
@az_hajqasem