⚡️انقلابیِ سُنیتیز/مگر جرم یاسرحبیب چه بود؟
✍مهدی مسائلی
توهین به عایشه و جنجالسازی مذهبی ذیل شخصیت ایشان، رویکرد جدید بعضی از تندروهای شیعی است که تنش شیعه و سنی را به عرصههای جدیدی وارد میکند. این افراد در این عرصه هرگز به دنبال نقد مواضع سیاسی عایشه نیستند، بلکه در پی خدشه به حریم زنانه عایشه و نسبت دادن بیعفتی به ایشان هستند؛ موضوعی که بیش از هر توهین مذهبی دیگری خشم اهلسنت را برمیانگیزد و از نگاه آنان بیاحترامی به پیامبراکرم(ص) و بدنام کردن ایشان نیز به شمار میآید.
چندسال پیش یاسر الحبیب روحانی کویتی-انگلیسی به میدانداری این عرصه از توهین مذهبی پرداخت و با نگارش کتاب و بهرهگیری از رسانههای جدید، تنشهای مذهبی را در دنیای اسلام تقویت کرد و بر عمق کینههای مذهبی افزود.
موضعگیری صریح بعضی از مراجع تقلید شیعه و رهبر جمهوری اسلامی ایران در برابر توهین به عایشه و اعلام منع و حرمت آن، باعث شد تا بسیاری از مجادلهگران مذهبی در داخل و خارج از ایران که مواضع سیاسی نزدیک به جمهوری اسلامی داشتند، به برائت از جریان یاسر حبیب بپردازند و حتی با وصف تشیع انگلیسی به نقد این جماعت نیز بپردازند.
بنده نام این جریانها را "انقلابیهای سُنیستیز" مینامم که البته یک طیف واحد نیستند و عملکرد واحدی نیز ندارند.
اما از آنجا که این انقلابیهای سنیستیز مجادلهی مذهبی را برنامهی اصلی خود قرار دادهاند، گاهی به سمت همان عملکردی میروند که به خاطرش یاسر حبیب و جریانش را تشيع انگلیسی نامیدند و صد طعن و تُفباد نثارشان کردند.
نمونهاش همین جریان اطرافیان آیت الله حسینی قزوینی که چندی سالی است شبکه ولیعصر(ع) را پایهگذاری کردهاند. هر نفرتپراکنی مذهبی که یاسرالحبیب به ضمیمه دشنام به رهبری انجام میداد، اینها آن را به ضمیمه عرض ارادت به رهبری انجام میدهند.
یاسرحبیب طرفداران وحدت اسلامی را بتریه مینامید، این طیف نیز آنها را مُنیه و نوبتریه مینامند.
طعنگویی به عقاید اهلسنت و تحریک احساسات آنان را نقد علمی مینامند و رسانه را عرصه جدال مذهبی شیعه و سنی قرار دادهاند، و با این حال از عملکرد جریان یاسر حبیب نیز برائت میجویند.
حالا هم یکی از مجریان این شبکه که تحصیلات حوزوی و دانشگاهی ندارد، وارد عرصه نقد عایشه شده است و با این پندار که مطالبی را از کتب اهلسنت بیان میکند و از طرف شیعه توهینی نمیکند، در پی نشان دادن بیعفتی شخص عایشه در مسئله رضاع کبیر است. اگرچه این سخن نادرست هستند و وی با گزیدهبرداری و فهم نادرست چنین مواردی را به کتب اهلسنت نسبت میدهد، ولی بر فرض که چنین سخنانی در یکی دو کتاب اهلسنت نقل شده باشد، آیا عموم اهلسنت چنین اندیشهای دارند و در نقد اندیشهی اهلسنت نسبت به عایشه باید چنین مطالبی مطرح شود؟
کافی است بدانیم روش یاسر حبیب نیز گزیدهبرداری از کتب اهلسنت و کنار هم قرار دادن مطالبی است که به زعم او، تولید محتوای علمی میکند. او در نسبت دادن بیعفتی به عایشه از همین روش استفاده میکند و به گمان خودش واقعگویی کرده است.
البته به زعم خیلی از طیف "انقلابی سنیستیز" مشکل یاسر حبیب ورای تبعیت از شیرازیها و معاندتی که با ولایت فقیه دارد، عدم رعایت بعضی از تاکتیکهاست. یعنی آنها معتقدند یاسرحبیب اگر بعضی تاکتیکها را رعایت کند، حرفهای نادرستی نمیزند.
به هر حال، بنده میدانم بعد از این یادداشت نیز مورد هجمه این افراد واقع میشوم، ولی توصیهام به آیت الله قزوینی و تأثیرگذاران بر این افراد آن است که جلوی این اقدامات را بگیرند و لااقل برای فتوای رهبری احترام قائل شوند.
...........
@azadpajooh