روضه امشب قسمت بدم به اسم یا جواد بازم این بنده تو سایه لطف تو میخاد همیشه تو دل من به ذکر اعتماد بوده جود و بخشش خدا از سرمم زیاد بوده کرمت بد عادتم کرده که اینقدر بدم اینقده وعده دادی بهم که بازم اومدم توی این دنیای بی کسی امید من تویی عقربا الیه من حبل ورید من تویی وقتیکه دلم زغصه های این دنیا پره وقتیکه مسیر زندگیم به بن بست میخوره  وقتی از عشقای غیر تو دلم خسته میشه وقتی که درای دنیا به روی من بسته میشه کی به غیر تو دل خسته امو آروم میکنه چی به غیر عشق تو تکلیف و معلوم میکنه دلم امشب یه یارت امام رضا میخاد یه سلامی به آقامون از دم باب الجواد من میخام از اونجا تا به کاظمین پر بگیرم حالمو عوض کنم زندگی از سر بگیرم دوست دارم باب المراد باشم و زانو بزنم گردنم رو کج کنم به آقام رو بزنم ای خدا بیا و امشب همه مارو ببخش به جوونی آقام همه جوونارو ببخش خاکستر وجود مرا میدهد به باد سنگینی عزای  تو یا حضرت جواد تشنه میان خانه خود دست و پا زدی یک جرعه آب همسر تو دست تو نداد زهری که زره زره تنت را مزاب کرد خونی به قلب فاطمه و بو تراب کرد سوزانده تر ز زهر جفا ظلم همسر است  غربت میان خانه دلت را کباب کرد پاره جگر شدی و کنارت طبیب نیست اینجا کسی به فکر امام غریب نیست وقتی که پای بغض علی در میان بود  جسم امام و هلهله اصلا عجیب نیست گذر چه به لب رسیده نفسهای آخرت  لب تشنه ایی شبیه جد اطهرت اما هنوز یاد گل یاس پرپری یاد مدینه کردی و یاد مادرت در پیچ و تاب بودی و میدید ام فضل  در اشک و ناله های تو خندید ام فضل گر چه کنار تو رقص و شادی است دیگر سر تو را که نبرید ام فضل خندید بر نوای جگر سوز تو ولی  با پای خویشش جسم تو را زیر و رو نکرد