هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
ما همنشین شدیم به افطار این و آن چون غافلیم از تو گرفتار این و آن ما شکل روزه داری مان فرق می کند الگو گرفته ایم ز رفتار این و آن تکلیفمان اطاعت ِاز سیرهٔ شماست اما شدیم تابع ِکردار این و آن @hosenih دل‌تنگ دیدن تو نگشتیم ،درعوض رفتیم عاشقانه به دیدار این و آن کاری که خواستی تو ،زمینش گذاشتیم رفتیم با بهانه پی ِکار این و آن ما جای دستگیری و واکردن گِره تفریح مان شده فقط آزار این و آن شرط قبول هر عمل اخلاص بود و ما یک عده خَیِّریم در انظار این و آن با معصیت ز چشم تو افتاده درعوض قیمت گرفته‌ایم به بازار این و آن قرآن میان خانه ما خاک می‌خورد دل داده‌ایم بس‌که به گفتار این و آن آقا خلاصه بندگی ما درست نیست ما تکیه داده‌ایم به دیوار این و آن اثبات کرده مادرتان ، هر کسی نشد یار امام خویش، شود یار این و آن اما قسم به چادر خاکی مادرت ما دستِ رد زدیم به اِصرار این و آن هرکس که شد غبار عبایِ ابوتراب رو هم نمی کند سوی دربار این و آن باید شبیه مادرتان لحظه هجوم سینه سپر کنیم به مسمار این وآن @hosenih مسمار گفتم و جگرم سوخت پشت در فضه به گریه گفت چه خاکی کنم به سر حیدر زمین که خورد مغیره دلیر شد وقت تقاص عزت روز غدیر شد در پنجه های میخ ، لباسی اسیر شد از آن به بعد شیر خدا سر به زیر شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e