💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 فصل خزان عمر من آمد، بهار رفت دستم شکست تا که ز کف زلف یار رفت رفتی و مانده در بر زهرا لباس تو با بوی پیرهن ز کفم اختیار رفت همسایه ها به گریه من طعنه میزنند همسایگی و رحم و مروت کنار رفت دیگر کسی به خانه ما سر نمیزند از خانواده ام سند اعتبار رفت با رفتنت کأنّ حسینم ز دست رفت با رفتن تو حرمت ایل و تبار رفت تو دست و پا زدی و حسینم شکسته شد شاید دلش به گودی یک نیزه زار رفت بعد از تو پهلویم چقدر تیر میکشد با چشم و صورتم، کمرم تیر میکشد شاعر: محسن حنیفی پیامبر اکرم (ص) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar