مادر کجا بودی که چشمان تو تار است؟
مادر کجا بودی که زخمت بیشمار است؟
پیشانی تو، ماه پیشانی بلندم
آئینه ای از شش جهت در انکسار است
مقتل مگر دارد خیابان های این شهر؟
در این حوالی شمر در گشت و گذار است؟
مادر بمیرد پیرهن بر تن نداری
مادر بمیرد پهلوان من شکار است
انگشترت مثل خودت در هم شکسته
مانده نگینی که مرا سنگ مزار است
بوسیده رویت را مگر زهرای اطهر
اینگونه عطر یاس او در انتشار است
با خود نگفتند آرزو داری، جوانی ؟
در خانه مادر داری و چشم انتظار است؟
جان می دهی اما نمی میری تو هرگز
جان می دهی و مرگ از تو در فرار است
تو می روی ای آرمان من ولیکن
با رفتن تو آرمانت بر قرار است
از کربلای تو هزاران لاله خیزد
یاد تو تکرار شکوه این تبار است
این زخم پهلوی تو خواهد کشت ما را
این روضه از روز دوشنبه برقرار است
#طلبه_شید_آرمان_علی_وردی
طاهره ابراهیم نژاد آکردی