بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت هفته
#عفاف_و_حجاب
#حضرت_زهرا_س_مدح
#سیدحمیدرضا_برقعی
▶️
به هوش باش و از این دست دوستی بگذر
به هوش باش که از پشت میزند خنجر
به هوش باش مبادا که سحرمان بکنند
عجوزههای هوس، مطربان خُنیاگر
@hosenih
چنان مکن که کَسان را خیال بردارد
که بازهم شده این خانه بی در و پیکر
بدا به ما که بیاید از آن سر دنیا
به قصد مصلحت دین مصطفی کافر
به این خیال که مرصاد تیر آخر بود
مباد این که بشینیم گوشهی سنگر
که از جهاد فقط چند واژه فهمیدیم
چفیه، قمقمه، پوتین، پلاک، انگشتر
بدا به من که اگر ذوالفقار برگردد
در آن رکاب نباشم سیاهی لشگر
بدا به حال من و خوش به حال آن که شدهست
شهید امر به معروف و نهی از منکر
چنین شود که کسی را به آسمان ببرند
چنین شود که بگوید به فاطمه مادر
قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد
که بیوضو نتوان خواند سورهی کوثر
زبان وحی، تو را پارهی تن خود خواند
زبان ما چه بگوید به مدحتان دیگر؟
چه شاعرانه خداوند آفریده تو را
تو را به کوری چشمان آن هو الابتر
خدا به خواجهی لولاک داده بود ای کاش
هزار مرتبه دختر، اگر تویی دختر
چه عاشقانه، چه زیبا، چه دلنشین وقتی
تو را به دست خدا میسپرد پیغمبر
علیست دست خدا و علیست نفس نبی
علی قیام و قیامت، علی علی محشر
نفس نفس کلماتم دوباره مست شدند
همین که قافیهی این قصیده شد حیدر
عروسی پدرِ خاک بود و مادرِ آب
نشستهاند دو دریا کنار یک دیگر
شکوهِ عاطفهات پیرهن به سائل داد
چنان که همسر تو در رکوع انگشتر
همیشه فقر برای تو فخر بوده و هست
چنان که وصلهی چادر برای تو زیور
یهودیانِ مسلمان ندیدهاند آری
از این سیاهیِ چادر دلیل روشنتر
حجاب روی زمین طفل بیپناهی بود
تو مادرانه گرفتیش تا ابد در بر
میان کوچه که افتاد دشمنت از پا
در آن جهاد نیفتاد چادرت از سر
میان آتشی از کینه، پایمردی تو
نشاند خصم علی را به خاک و خاکستر
@hosenih
کنون به تیرگی ابرها خبر برسد
که زیر سایهی آن چادر است این کشور
رسیده است قصیده به بیت حسن ختام
امید فاطمه از راه میرسد آخر
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e