هدایت شده از بانوان نمونه
نقش بانوان عاشورایی در صحنه‌کربلا ام‌وهب و هانیه دو شمع فروزان کربلا ⭕️ام‌وهب و پسر و عروسش بر آیین مسیحیت بودند. کمتر از بیست روز از عروسی این دو جوان، وهب و هانیه، می‌گذشت که در صحرای سرسبز «ثعلبیه» در نزدیکی کربلا خیمه زدند. ⭕️ در تاریخ آمده است که امام حسین(علیه السلام) هنگام حرکت به سوی کوفه، به سرزمین «ثعلبیه» رسید و بر اساس کرامت و بزرگواری خود، از اهل خیمه سراغی گرفته و احوال‌پرسی نمود. ⭕️ام‌وهب از بی‌آبی و مشکلات مربوط به کمبود آب گفت و امام(علیه السلام) که مصداق بارز «وعادتکم الاحسان وسجیتکم الکرم» بود، با نیزه خود قسمتی از خاک زمین را کنار زد. ناگهان آب از دل زمین جوشید و ام‌وهب و عروسش متعجبانه به این اعجاز نگریستند. امام(علیه السلام)، سپس به این بانو فرمود: «اگر پسرت آمد، به او بگو که اگر بخواهد، می‌تواند ما را یاری کند.» ⭕️امام به حرکت خویش ادامه داد و وهب هنگام بازگشت، با دیدن معجزه پسر رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله)، مشتاق دیدار او شد و با مادر و نوعروس خود نزد امام رفته و به اسلام گرویدند و این‌گونه وهب به خیل سربازان سعادت پیوست. ⭕️ماجرای جان‌سوز و اندوهناک این داماد تازه مسلمان، در کتب تاریخی به‌تفصیل آمده است. وهب به میدان رفت و با دشمن جنگید تا به فیض شهادت رسید و همسرش بر بالین او نشست. پیکر به خون‌نشسته او را نزد عمرسعد بردند و سر از تن او جدا کردند. همسر او بار دیگر خود را نزد پیکر مطهر شهید رساند و سر بر سینه او نهاده، گریست. در این هنگام، دشمن با عمود آهنین بر فرق این نوعروس زد و او را به وصال محبوب واقعی و فوز شهادت نائل کرد . ⭕️از سوی دیگر، دشمنان سر وهب را برای شکنجه مادر، به سوی آن پیرزن شجاع پرتاب کردند. این مادر صبر و ایثار، سر جوانش را بوسید و گفت: «سپاس خداوندی را که با شهادت تو در رکاب امام حسین(علیه السلام) مرا روسپید کرد». سپس سر وهب را به سوی دشمن پرتاب کرد و گفت: «آن سر را که برای دوست داده‌ایم، باز نمی‌ستانیم.» و ستون خیمه را برداشت و به دشمن حمله کرد و دو نفر از سپاه سیاه عمرسعد را به هلاکت رساند. امام(علیه السلام) او را به خیمه برگرداند و برای او دعا کرد و مژده بهشت داد. ام‌وهب با شادی تمام از امر امام خویش اطاعت کرد و هنگام بازگشت گفت: «خدایا! امید بهشت را از من مگیر.» ⭕️نکته قابل توجه این است که حمله به سوی دشمن، با عمود خیمه در مورد مادر عبدالله‌بن عمر نیز نقل شده است و به‌نقل تاریخ، حضرت اباعبدالله(علی علیه السلام) او را به سوی خیمه‌اش بازگرداند. ⭕️همچنین در مورد مادر عمروبن جناده نیز گفته شده است که همچون ام‌وهب، سر فرزند شهیدش را گرفته و به‌وسیله آن، یکی از سپاهیان عمرسعد را به هلاکت رساند و سپس شمشیری گرفت و با رجزخوانی به میدان رفت؛ اما امام حسین(علیه السلام) با امر ولایی خویش او را به خیمه‌ها  بازگرداند؛ البته بانوی دیگری به‌نام ام‌خلف نیز، با جریانی مشابه ام‌وهب و مادر عمروبن جناده در برخی از کتب ذکر شده است. 🧕@banovanebeheshti