هدایت شده از Gh.Ramzy
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 فاطمه ، فاطمه است . بودنش رنج داشت، نبودنش غم داشت بودنش مظلومیت بود ، نبودنش محرومیت بود . به کدام نقطه زندگی فاطمه باید نگریست ! به کجای زندگیش سرک کشیم ، که دنیایی از مظلومیت نباشد ؟! با علی در سختی زیستن ؟ تا کجا یارش بود ؟! تا چه حد غم خوارش بود ؟ تا دمِ شهادت ، با علی همراه بود . حسن و حسین که هنوز نوجوان بودند.‌ در‌ آغوش مادری تنها ، چون علی در جنگ با خوارج و نهروانیان و... بود وقتی علی در جنگ ها بود ! نگهدار خانه و فرزندان چه کسی بود ؟ بر قلب پاک فاطمه چه می گذشت در تنهایی ؟ در میان اجنبی و حرمت شکنان حریم پیامبر ص !! فاطمه کیست ؟ نگویید ، دُخت نبی اکرم ص نگویید ، بی بی دو عالم .‌ اینها را میدانم .‌ میدانم.‌...... آن فاطمه را میگویم ، کیست ؟ آن ذات اقدس الهی را می گویم . نوری از خدا در میان بشر نوری از خدا در میان ظلمت نوری میان دو عالم هستی و نیستی مادر حسن ، حسین ، زینب ، ام کلثوم یا بی بی یثرب ، مادر حجاز ، مادر یک کشور ..... یا مادر ، دو کشور ، ده کشور ، ..... او مادر یک گیتی بود نه ، نه بی بی دو عالم ، مادر دو گیتی بود ! این مقام فاخر و ارزشمند برای کسی چون فاطمه است !!! آیا او ثروت داشت ؟ آیا او شهرت داشت ؟ آیا او مال و مکنت داشت باز هم میگویم نه ! او نور خدا داشت و بس.. تابیده بود نور الهی بر‌قلبش و او لؤ لؤ دریای هستی بود . من قلمی ندارم که وصف کنم جوهر قلمم وقتی که به اسم فاطمه می رسد خشک می گردد . زبانم بند می آید بدنم رعشه می گیرد لرزش دستهایم توان نوشتن ندارد فاطمه ، فاطمه ای ست که به وقت غسل ، نمایان گشت زخمهای فراوان در بدن ،‌ سه کفن پوشاندند ، و هرسه کفن خون آلود !!!! ای ناکسان نامرد عالم ،‌چه کار کردید با تنها یادگار رسول خدا ...... فاطمه آب حیات است فاطمه الزهرا اطهر ، مطهر، مظهر ، معطر ، ....... به رسم ادب نمایم تعظیم به پیشگاهت‌ محتاج تو ام به پل صراط به نگاهت دکلمه و متن . غلامحسین رمزی ۲۶ آذر ۱۴۰۲