.
ما از نسلی هستیم که دفاع مقدس را از روایتِ فتحِ سیدمرتضی آوینی دیدیم.
قصه محاصره بچهها را با لب تشنه و قمقمه خالی از حاج حسین یکتا شنیدیم.
با خاکهای نرم کوشک برونسی بغض کردیم و با شیار 143 اشک ریختیم.
آنچه برایمان ماند، حسرت بود و حسرت بود و حسرت...
حسرت نبودن و ندیدن و نشنیده ها
حرفهای عمو نادر اما قوت قلبی شد برایمان.
عمو نادر میگفت: شما که در سنگر۸۸ هستید، حسرت خرمشهر و فکه و چزابه را نخورید.
باکری و همت و خرازی هم اگر بودند در همین حوالی نقشه عملیات را میچیدند.
همانقدر محکم، همان قدر راسخ....
رسیدیم به ۱۴۰۳
نه همت است و نه باکری و نه حاج قاسم
امان از این نبودنها.
اما عمو نادر، خاطرت جمع!
حالا ما جمعیم
جمعِ یادگاران حاج قاسم
دهه شصتیها و هفتادیها و هشتادیهای مدافع حرم.
نودیها و سرود سلام فرمانده.
جمعِ ما دیگر راه را میشناسد، دشمن را میشناسد، حیله هایش هم دیگر رنگی ندارد.
ما همین الان هم در خطیم، خط مقدم
با رمز یا زهرا(س).
🌹🌸🌺