در دهکده ای کوچک (کوه ورنون) در ایالت تگزاس آمریکا، یک سرمایهدار بزرگ تصمیم گرفت یک کاباره در کنار کلیسای باپتیست بسازد.
مسئولین کلیسا با ارسال نامه هایی به شهرداری و همچنین با دعا و نیایش عليه ساخت کاباره در کلیسا، کمپینی را علیه این ساختوساز و صاحب آن آغاز کردند.
اما کار ساخت کاباره بخوبی در حال پیشرفت بود.
ولی هنگامی که ساخت آن تقریبا پایان یافته و در شرف افتتاح بود، در یک شب طوفانی صاعقه به ساختمان کاباره برخورد کرد و آن را از بیخ وبن ویران کرد.
پس از آن اعضای کلیسا پیروزی خداوند بر شیطان و پاسخ به دعاهای مومنین را جشن گرفتند.
و اما صاحب کاباره، تمام مکاتبات و عکس و فیلم هاي دعا و نیایش برای خرابی کاباره و همچنین چشن بعد از ویرانی را طی شکایتی علیه کلیسا و اعضای آن به دادگاه داد و خواستار دو میلیون دلار به عنوان غرامت به این دلیل که کلیسا با التماس و توسل به دعا و نيايش خود مسئول از بین رفتن سرمایه اش بصورت مستقیم یا غیر مستقیم بودهاند،شد.
برای حضور در دادگاه، کشیش کلیسا و مشاورانش که حسابی غافلگیر شده بودند با تجربه ترین و قوی ترین وکیل ایالت را برای پرونده انتخاب کردند پروفسور هربرت بنسون وکیل پرونده که از اساتیددانشگاه هاروارد بود با ادله و علم روز حقوقی هرگونه ارتباط دعا و نیایش را برای ايجاد و یا جلوگیری از حوادث طبیعی را رد کرد و حکم صادر کرد که دعا و نیایش کشیش و کلیسا هیچ تأثیری بر روند خرابي کاباره نداشته، و از قاضی خواست تا کلیسا را تبرئه نماید و کشیش کلیسا و مشاورانش نزد قاضی در دادگاه هرگونه ارتباط بین دعاهای خود و ويرانی کاباره با رويدادهای دنيوی قبل و بعد از آن را انکار کرند.
اما قاضی استنفورد که به موضوع رسیدگی میکرد در حین صدور حکم گفت:
*نمیدانم آیا این پرونده را درست قضاوت خواهم کرد یا نه ، اما با اینکه من هم اعتقاد دارم دعا و نیایش تأثیری در حوادث طبیعی ندارد ولیکن از روی شواهد و مدارک به نظر میرسد که ما یک فرد گناهکار کابارهساز داریم که به قدرت دعا و نیایش اعتقاد کامل دارد و یک کلیسا با تمام پیروان و اسقف و کشیش داریم که به دعا و نیایشی که خود میخوانند هيچ گونه ايمان و اعتقادی ندارند لذا حکم بر محکومیت کلیسا و پیروانش به دلیل دروغ گویی و دو رویی صادر میکنم .*