❤️🍃 سلام حبیبه خانم عزیز. لطفا اورژانسی بزاریدگروه. سلام به دوستان مجازی من تقریبا 19ساله ازدواج کردم سه تابچه دارم. ازهمون اول عاشق هم بودیم. ازدواجمون سنتی برگزارشد. باخوشحالی هم خوشحال بودیم. باناراحتی هم ناراحت بودیم. خیلی توزندگی سختی کشیدیم هنوزم مستاجریم. زندگی خیلی عادی داریم. شوهرم ازخانواده مذهبی وهمینطورخودم. شوهرم اهل هیچ برنامه ای نیست. نمیدونم حالاخودم خیلی حساس شدم یانه. ماتوآپارتمان زندگی میکنیم 6واحدی هست. یه چندماهیه مستاجر اومده بالای سرمون.ازوقتی اومدن اعصاب من بهم ریخته شده.یه دفه خانمه اومددمه دریه سرراه آوردبراش درست کردشوهرم خیلی تعارفش کردبفرماداخل. امانیومد. بعدکه رفت بهش گفتم چرااینجورتعارف میکنی گفت من همین مدلی هستم. وقتی از پلهاپایین میان شوهرم جلوی چشم خودم ازچشمی پشت درنگاه میکنه ازپنجره آشپزخونه نگاه میکنه. میگم چرااینکارامیکنی میگه میخوام ببینم درب ورودی میبندن. خیلی زیردیدشوهرم هست. یک ماه پیش چندروزرفتم خونه بابام برای دیدنی. اینجورکه دخترم تعریف میکرد گفت همسایه بالای سریمون اومدپایین داشت باهمسایمون صحبت میکردمنوباباهم گوش میکردیم. شوهرم ازگوش وایسادن خیلی بدش میومدحالاموندم توکاراش به خدااین مدت افسرده شدم. اصلابه هیچ عنوان توخونه بامن صحبت نمیکنه اصلاکنارم نمیشینه. واقعا خیانت تلخه😭تروخداراهنماییم کنیدمن چیکارکنم به هزاربدبختی توزندگیش موندم تحمل کردم امااین یکی نمیتونم تحمل کنم حتی دخترمم میفهمه باباش چه کاری داره میکنه روش اثرگذاشته ناراحته.. تروخدابگین من چیکارکنم چه دعایی ذکری بخونم که مجرب باشه. که پیش چشمش سیاه بشن.. دعاگوی همه شماهستم.. برام دعاکنیددست ازخیانتش برداره.. اجرهمتون به بانوی دوعالم حضرت فاطمه زهرا 🌺🌺🌺🌺🌺 ❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸 سلام و عرض ادب فراوان و خدا قوت گلم تشکر از کانال خوبتون و شما ادمین محترم و بزرگوار گلم من چند روز پیش رفتیم مراسم عروسی اشنا های همسرم همسرم قبلا دختر خاله اش رو میخواست بعد جلو در خانومها رو گرفته بود که اون دختر خالشو ببینه دختر خالش هم همچین باهاش سلام و احوالپرسی کرده که اخر سر هم لبخندی زده این وقتی با اب و تاب تعریف میکرد و می گفت چقدر هم خوشگل شده بوده خدا میدونه که در مقابل چهره من خدا رو شکر انگشت کوچیکه من هم نمیشه اما خوب دیگه عاشقیه و کور شدن چشم حالا از اون روز پنج روزی که با من قهرو دعوا میکنه و اصلا تحمل ریخت منو نداره و از من بدش میاد منو اورده گذاشته خونه مامانم و رفته من هم متاسفانه مامانم مریضه و نمیتونم چیزی بگم مامانم میگه این چرا اومده بود اینجا اخم وتخم کرده یعنی اصلا حرمت خونواده و مادر مریض منو نگه نمیداره نمی دونم چه مرگش شده اصلا رفته که رفته خدا می دونه که وقتی تو خیابون اقایی روببینه به من نگاه کنه هی بدو بیراه میگه وبی ناموس و بیناموس می کنه اما خودش این طور اون فرد هم شوهر داره پس برای نگاه ایشون هم بده اگه برای من بدو بی ناموسیه انشاءالله که هرکی نیتش بده و میخواد زندگی دو زن و مرد و بهم بزنه از تنو بدنش پس بده همگی بگین الهی امین و همچنین مردی که خودش چشم هرزه از تنو بدنش پس بده که باعث اعصاب خردی دختر مردم نشه الهی امین واسه خوشبختیم دعا کنید محتاجم به دعا تون خواهران گلم لطفا راهکاری دارین بفرمایین و راهنمایی کنید ادمین عزیزم لطفا پیاممو بزارید کانالتون 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽