🌱 محمّد بن ولید كه یكی از دوستان و اصحاب امام محمّد باقر علیه السلام است ، حكایت كند: روزی به قصد زیارت آن حضرت حركت كردم ، وقتی نزدیك منزل امام علیه السلام رسیدم ، جمعیّت بسیاری را دیدم كه برای زیارت آن حضرت آمده بودند. به همین جهت برگشتم و فردای آن روز دوباره برای دیدار آن حضرت به راه افتادم و چون تنها بودم دوست داشتم كه رفیقی با خود می یافتم تا با یكدیگر به محضر شریف امام باقر صلوات اللّه علیه شرفیاب می شدیم . آن روز هوا بسیار گرم بود؛ و من همچنان تنها حركت می كردم ، در بین راه خسته و تشنه و گرسنه شده بودم ، مقداری آب كه همراه داشتم آشامیدم و در گوشه ای نشستم . پس از لحظاتی ، غلامی آمد و طَبَقی ، كه در آن غذاهای متنوّع وجود داشت ، به همراه آفتابه ای برایم آورد. و هنگامی كه طَبَق غذا را جلوی من گذاشت ، گفت : سرور و مولایم فرمود: پیش از غذا دست هایت را بشوی - و با نام خدا - غذایت را تناول كن . پس چون مشغول خوردن غذا بودم ، مولایم امام باقر علیه السلام تشریف آورد و من به احترام حضرت ، از جای بر خاستم و ایستادم ، حضرت فرمود: - سر سفره - حركت نكن ، بنشین و غذایت را میل نما. به همین جهت نشستم و غذایم را خوردم . پس از آن ، غلام مشغول جمع آوری ریزه های غذا شد كه اطراف ظرف غذا ریخته شده بود. حضرت فرمود: چنانچه در بیابان غذا خوردی ، اضافات آن را جمع نكن و آن ها را در گوشه ای رها نما - تا مورد استفاده جانوران و حیوانات قرار گیرد -. ولی اگر در منزل غذا خوردی ، آنچه را كه اطراف سفره و یا اطراف ظرف غذا می ریزد، تمام آن را جمع كن و تناول نما، چون كه رضایت خداوند متعال در چنین كاری است ؛ و نیز سبب توسعه روزی و مانع از فقر و بیچارگی می باشد، و همچنین شفای هر دردی در آن ریزه های غذا خواهد بود. چهل داستان و چهل حديث از امام محمد باقر(ع)/ عبدالله صالحي ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽