😍😁 سلام به دوستان عزیز♥️، در مورد چالش پاگشا خونه مادرشوهر پیام میدم مادرشوهرم دختر نداره، 3 تا پسر داره،من عروس اول خانواده شوهرم هستم، اولین بار ک اومدم خانه مادرشوهر برنج و خورش قیمه گذاشته بودن، خیلی ساده، کادو هم بهم ندادن،مادربزرگ شوهرم نقل های رنگی رنگی آورده بود داد به مادرشوهرم گفت کل بکش و بریز رو سر عروست، مادرشوهرم گفت وای فرشام خراب میشه، میارم بخورید نقل ها رو، ولی نیاورد😒🙄بعد از 3 سال و نیم هنوز تو دلم هست این حرکتش،،،، ولی برای دو تا جاری ک بعد از من اومدن همه چی عوض شد مهمونیای انچنانی، دسر و ژله و دو مدل پلو و خورش، قربونی جلو عروس، دادن شاباش موقع رقصیدن، شکلات و پول ریختن رو سر جاری وقتی برای بار اول اومدن و خیلی چیزای دیگه یهویی مد شدن☹️😓 خاستم از همین جا به مادرشوهرای عزیز بگم بین عروسها فرق نزارید بخدا دلشون میشکنه😭😭دنیا دو روز هست دلیل حال خوب هم باشیم، ممنونم ببخشید اگر طولانی شد، دلم پر بود خاستم به این بهونه یکم سبک شم🌹 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 سلام راجب جالش میخواستم بکم۔وقتی من رفتم بار اول اونموق دانشجو بودم بعد از اینکہ تموم شد کلاس شوھرمم دانشجو بود اومد سراغم و منو برد خونشون مادرش خبر نداشت ھیج تدارکی ندیدہ بودن دست پاجہ بود بعد خوردن میوہ منو رسوند خونہ پدرم بعد از دوماہ دعوت کردن مادر شوھرم غدا سادہ ایی گداشت جلوم سوپ مرغ و برنج غڈا خیلی سادہ نہ تدارکاتی نہ دلستر نوشابہ ایی نہ سالادی بعد خوردن شام جایی و میوہ شبم گڈاشتنم خونہ پدرم اصلا ھیجی بھم ندادن بعد از جند ماہ کہ گڈشت عید شد روز دو م کہ رفتم برا تبرک عید جند تا لباس دادن ھمہ کادو پیچ وقتی اومدم خونہ خیلی زد تو زوقم عروس بودم یہ پیرھن سیاہ کوتا ہ یہ قوارہ پارجہ مردونہ یہ بلوز کھنہ با افتخاری اینا دادہ بود ب من از ھیج کدوم استفادہ نکردم انداختم دور قشنک مشخص بود مال دخترش بودہ جند سال در کمد بودہ خلاصہ جیزی کہ ندیدم ازشون 😏 ھمشون خسیس بودن خدا ھیج کسو گرفتار ادما خسیس نکنن بد دردیہ البتہ ناگفتہ نماند مادر شوھر من خسیس نبود پدر شوھرم و شوھرم خسیس بود اونم بندہ خدا شاید جیزی نداشتہ کہ جلوم بزارہ مقصر پدر شوھرم بود خدا لعنتش کنہ برا ک کسافت کاری خودش پول داشت ولی برا تنھا عروسش ھیجی و پسرشم عین خودش بار اورد 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 سلام وقت بخیر در مورد چالش پاگشا وقتی مادر شوهرم خواست منو واسه اولین بار دعوت کنه شوهر تو شهر ما کار میکرد پس خانواده ما ب اتفاق شوهرجان رفتیم روستا خونه مادر شوهرم حسابی مادر شوهر و خواهر شوهرام تحویل گرفتن ولی جاریی هام بغض😕😫 کرده بودن شام هم از بیرون شفارش دادن دلتون نخواد کباب بود و کادو هم یه انگشتر قشنگ بهم دادن خنچه گرفتن و با احترام بهم دادن البته ما رسم داریم جلو عروس بره یا مرغ یا خروس سر میبرن جلو من خروس سر بریدن خلاصه شب خوبی بود الانم یه پسر چهارساله دارم خدایا شکرت🤲 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 سلام چالش پا گشا: من شوهرم جبهه بود پول داده بود به مادر شوهرم گفته بود اگر نامزدم و دعوت کردید براش یه انگشتر بخرید😊 مادر شوهرم پولو برده بود داده بود لنگه حلقه منو خریده بود برای خودش😒 بعد که منو دعوت کردن مادرشوهرم گفت این رخت خوابارو بریز زمین مرتب کن😐 بعد داشت تو حیاط رب درست میکرد گفت تو برو درست کن😕 بعد یه روسری بدرد نخوری برام خریده بود💔 منم همیشه به شوهرم میگفتم که برام هیچی نخریدید اونم اخر یروز لو داد که مادرشوهرم واسه خودش انگشتر خریده☹️ ناهارم آبگوشت گذاشته بودن😒 بعدم رفت چهار پنج تا کاموا خرید گفت برام بلیز بباف🥲 تازه پولی هم که سر عقدم خواهر برادرام داده بودن گفت برات طلا میخرم برد داد آب گرم کن خرید😭😐😐💔 بعد از ۳۸ سال هنوزم یادم نرفته:)) ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽