چرا کشورهای غربی و آمریکا دائما با ایران دشمنی میکنند؟
انقلاب اسلامی با مبانی اسلام ناب از ابتدای پیروزی به ایران قوی میاندیشید و برای آن برنامه داشت؛ چون رهبران آن معتقد بودند: «ما یک ایرانِ مستقل و قدرتمند میخواهیم... ایرانِ قدرتمند و مستقل، میتواند ثبات منطقه را حفظ کند»؛ «اساساً حیات یک ملّت و بالندگی یک ملّت، وابسته به مؤلّفههای قدرت آن و بهکارگیری در شرایط لازم و بهنگام است... اگر ملّتی قوی نباشد، باجگیران عالَم از او باج میگیرند، اگر بتوانند به او اهانت میکنند و زیر پا او را لگد میکنند.»
جمهوری اسلامی ایران در راستای این اندیشه، از همان ابتدا گامهای ایران قوی را در همۀ عرصههای نظامی، اقتصادی، سیاسی، علمی و فرهنگی و... برداشت، اما غرب و آمریکا طی چهار دهه انقلاب اسلامی برای تضعیف ایران و جلوگیری از قوی شدن لحظهای بیکار ننشست، جنگ را تحمیل کرد، شورشها و تحرکات تجزیهطلبان را دامن زد، به ترور و خرابکاری کمک کرد و شدیدترین و بیسابقهترین تحریمهای اقتصادی، سیاسی و علمی را بر ایران اعمال کرد.
با این همه، جلوی پیشرفت و قوی شدن ایران را نتوانست بگیرد. به میزان قوی شدن ایران، آمریکا و برخی دولتهای اروپایی تهدیدات و فشارهای خود را هم بیشتر و متنوعتر کردند. برای جلوگیری از پیشرفت ایران در حوزۀ هستهای صلحآمیز، همه فشارها را وارد کردند و هفت قطعنامه به سازمان ملل بردند؛ اما در نهایت غنیسازی ایران را به رسمیت شناختند؛ چون قدرت از بین بردن آن را نداشتند. «اوباما» رئیسجمهور امریکا با وجود اعمال تحریمهای فلجکننده گفت: «اگر میتوانستیم، همۀ پیچ و مهرههای هستهای ایران را باز میکردیم.» با وجود این، پس از توافق برجام، اوباما نقض عهد کرد و قانون «داماتو» را با نام «ایسا» تمدید ده ساله کرد.
با روی کارآمدن ترامپ، فشارها بیشتر شد و با خروج از برجام تحریمهای حداکثری را با انگیزه وادار کردن ایران به کنار گذاشتن برنامۀ غنیسازی، برنامۀ موشکی و پیگیری سیاستهای منطقهای مستقل اعمال کرد.
در واقع، برنامۀ موشکی و پهپادی ایران به سبب افزایش قدرت بازدارندگی ایران ایجاد شده بود، اما فشارها همچنان ادامه دارد و بایدن، رئیسجمهور دموکرات آمریکا نیز آن را با شدت دنبال میکند. در سایر حوزههای علمی نیز که قدرتساز برای ایران هستند، تحریم، محرومیت و ترور صورت میگیرد و با استفاده از ابزار تطمیع تلاش دارند دانشمندان ایرانی را به خروج از کشور ترغیب کنند. غربیها و صهیونیستها به این واقعیت پی بردهاند که توانمندیهای رو به رشد ایران به گونهای است که با ابزارهای نظامی و اقتصادی قابل مهار نیست. برای نمونه، به این بیان کارشناس و تحلیلگر نظامی روزنامه صهیونیستی «معاریو» بنگرید:
مثلث غربی، عربی و عبری برای جلوگیری از قدرتیابی منطقهای جمهوری اسلامی ایران، انواع فشارها و جنگهای نیابتی راه انداختند. از نظر آنها پیشرفت قدرت نرم ایران در منطقۀ غرب آسیا که به قلب جهان معروف است، موازنۀ قدرت را به هم خواهد زد و شرایط تبدیل شدن به قدرت فرامنطقهای بهدست خواهد آورد. با این همه، واقعیت امر این است که نگرانی، ترس و واهمۀ دولتهای غربی و عبری این است که ایران قوی مستقل مبتنی بر اسلام ناب، قدرتی در مقیاس جهانی است.
ترس آنها از ایران قوی سبب شد تا در تمام سالهای پس از انقلاب علیه جمهوری اسلامی ایران اقدام کنند. در حوادث و اغتشاشات اخیر نیز غرب سردمداری و رهبری اغتشاشات را برعهده داشت و «عمله، مزدوران، حقوق بگیران آنها، بعضی از ایرانیان خائن هم که در بیرون کشور هستند، به اینها کمک کردند.»