‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش حسن هست🥰✋ *به جای رَختِ دامادی..* *شهید محمد‌حسن روزی طلب*🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۰ تاریخ شهادت: ۲ / ۱ / ۱۳۶۱ محل تولد: شیراز محل شهادت: ع.فتح المبین 🌹همرزم← *طوفان شن روی جنازه ها را پوشانده*🌪️ و قرار بود با لودرها سنگرها را مستحکم سازی کنند🍃 *که ناگهان متوجه دو پوتین می شوند🍂به سرعت لودر را متوقف می کنند و جنازه را بیرون می کشند🍂صورت قابل شناسایی نبود🥀و با گِل پوشانده شده بود🥀از داخل جیب لباس شهید، کاغذی پیدا می کنند*📄 که بر رویش اینگونه نوشته شده بود:✍🏻 *«شاید امروز خدا را ملاقات کردم🕊️ با محبوبم دیدار داشتم💛 در راه او جان دادم🍂 و فنای فی الله شدم🕊️ الله یعلم ـ محمدحسن روزی طلب ـ اعزامی از شیراز»*💛مادرش← قرار بود وقتی محمدحسن از جبهه برگشت برایش عروسی بگیرم🎊 *همه چیز را آماده کرده بودیم🎊، لباس👔 و کفش دامادی اش را👞 وسایل شام عروسی را 🍗و همه چیز را؛ اما همه آنها صرف مراسم شهادتش شد*🌷 پدرش نقل🍬 و ظرف‌های بزرگ پر از گلاب را که🍃 برای مراسم ازدواج محمدحسن تهیه و آماده کرده بود💛 *به گلزار شهدا برده و قبور شهدا را با آن شست*🍂 9 شب و روز پس از شهادت حسن🕊️ *منزل را چراغانی کرده✨ و به مردم ناهار و شام داد🍽️ حسن 20 سال داشت که شهید شد🌷بعد از 13 روز پیکرش پیدا🍃و به شیراز آمد*🕊️🕋 *شهید محمد حسن روزی طلب* *شادی روحش صلوات*💙🌹 Zeynab:Roos..🖤💔