!! 🌷وقتی یک شاگرد شوفر، مکبر نماز شود، بهتر از این نمی‌شود. نمی‌دانم تقصیر حاج آقای مسجد بود که نماز را خیلی سریع شروع کرد و بچه ها مجبور بودند با سر و صورتی خیس در حالیکه بغل دستی هایشان را هم خیس می‌کردند، خود را به نماز برسانند یا اشکال از بچه ها بود که وضو را می‌گذاشتند دم آخر و تند تند یاالله می‌گفتند و به آقا اقتدا می کردند که مکبر مجبور بود پشت سر هم یاالله بگوید و ان الله مع الصابرین. 🌷بنده خدا، حاج آقا هر ذکر و آیه ای بود می‌خواند تا کسی از نماز جماعت محروم نماند. مکبر هم کوتاهی نکرده، چشمهایش را دوخته بود به ته سالن تا اگر کسی وارد شد به جای او یاالله بگوید و رکوع را طولانی‌تر کند. وقتی برای لحظاتی دیگر کسی نبود که تو بیاید، ظاهراً بنا به عادت شغلی اش بلند گفت: ".....یاالله....نبود!؟ حاج آقا بزن بریم." نمی‌دانم چند نفر توی نماز زدند زیر خنده ولی بیچاره حاج آقا را دیدم که شانه هایش حسابی افتاده بودند به تکان خوردن....! راوی: رزمنده دلاور حاج محمود تیموری 📚 کتاب "وضوی جنجالی"، ص ۶۹ 🥀🥀🥀🥀🥀 🕊 @baShoohada 🕊