💠 لطیفه ادبی بسیار خواندنی از قرآن کریم.
🔅علّامه حاج ميرزا ابو الحسن شعرانى رضوان الله تعالى عليه در تعليقه اى بر ترجمه نفس المهموم فرموده است:
🔹و من بنده مترجم اين كتاب را با ملحدى اتفاق بحثى افتاد كه ذكر آن فائدت بسيار دارد.
🔸(ملحد) گفت: در قرآن است كه عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَرَ (المدثر- 31)، (نوزده نگاهبان بر جهنّم گماشته اند)، اين عدد براى چيست؟
🔸گفتم: عدد را گاه براى مبالغت آورند و غرض بخصوص آن عدد نيست.
چنانكه فرمود: إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ (التوبة- 80)، اگر هفتاد بار استغفار كنى براى ايشان خدا آنان را نيامرزد.
و در محاورات گوييم: ده بار ترا دعوت كردم به خانه من نيامدى. صد بار ترا نصيحت كردم نشنيدى.
🔸گفت: نوزده عدد اندك است و مبالغه را نشايد.
🔸گفتم: مبالغت در هر جا به تناسب محل است، بر در زندان دو پاسبان بس است هرچند هزار كس به درون باشند، پس نوزده در اينجا مبالغه را كافى است.
🔸گفت: گيرم كه چنين است نوزده چرا اختيار افتاد، ده چرا نگفت؟
🔸گفتم بزرگتر عددى كه ممكن بود در سياق آيتها آورده شود آورد، زيادتى مبالغت را كه فواصل همه "راء" است "إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ، فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ، ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ، ثُمَّ نَظَرَ، ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ" و همچنين تا "لوّاحة للبشر، عليها تسعة عشر" (که در آخر همه آیات حرف "راء" است).
و در اينجا از عشر تا تسعة عشر هريك را مى فرمود مناسب بود، و "تسعة عشر" (نوزده) بزرگ تر عدد مناسب بود، آن اختيار افتاد.
🔸چون اين بشنيد سخت شگفت آمدش و گفت: بسيار در آيات قرآن تفكّر مى كنيد.
🔸گفتم: قرآن براى همين آمد كه تفكر كنند در آن، قوله تعالى:
أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها.
منبع: هزار و یک کلمه، کلمه 231.