🏴 اشعار
#شب_تاسوعا
________
#حضرت_عباس #مناجات_اول_مجلس
علقمه بس کن دگر ، اینقدر طنّازی مکن
اِدّعای بذل وبخشش ، دست ودل بازی مکن
تشنه میمانی خودت از دست و لعلی تشنه لب
پیش دریاها دگر بحثِ سرافرازی مکن
در حَرم ذکر همه اطفال باشد العطش
پس چو مردابی خموش و نغمه پردازی مکن
کلِّ دریاها بُود سرباز دستانش ، تو پس..
از خجالت عزم رفتن بهر سربازی مکن
گشته ساقی گرچه بی دست و سبویش چاک چاک
بهر دشمن رود بودی ، رود ، غمّازی مکن
تیر در چشمان او ، فرقش دوتا ، دستان جدا
جعفر طیّار ، نزدش بحث جانبازی مکن
قبر کوچک خود گواهت شد، یلِ اُمّ البنین
نوحه خوان بس کن دگر تو مستند سازی مکن
یک قلم در دست (تنها) مانده از مدحش خجل
اشک ، قدری صبر کن اینک تو لجبازی مکن
🔸شاعر:
#حسن_نبی_جندقی
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam