دستِ ستم، امام اُمم را ز ما گرفت زهرا دوباره در غم دیگر عزا گرفت داغِ دلِ پیمبر و حیدر که تازه شد بارِ دگر، مدینه غم کربلا گرفت یک مجتبای دیگر و یک باقرِ دگر سجادِ دیگری به بقیع باز جا گرفت □ □ □ کرب و بلای صادق آل عبا رسید شعله دوباره دامن آل کسا گرفت آتش رسید باز به دهلیزِ بیتِ وحی این خانه باز هم ز سقیفه بلا گرفت با اینکه خانواده، همه در امان شدند هُرمش، تمام اهلِ حرم را فرا گرفت تا حال، نیمه شب به حرم حمله ای نبود این بارِ اول است که این فتنه پا گرفت دشمن ز در نرفت، ز دیوارِ خانه رفت بَد فرصتِ نماز ولیِ خدا گرفت با بددهانی از پسر فاطمه ربود... سجاده و مجالِ نماز و ثنا گرفت آن سالخورده را پیِ مرکب ز بس کشید ناگه میانِ رَه، نفَسَش بی هوا گرفت □ □ □ در کاخِ ظلم، گرچه فراخوانده شد، ولی هربار، تیرِ قهرِ رسول خدا گرفت اینجا چه شد، رسول خدا فرصتِ قتال... از قاتلانِ صادق آل عبا گرفت؟ اما حسین،،، طعمه ی شمشیرها شد و بر جای جایِ پیکرِ او نیزه جا گرفت با چکمه روی سینه ی آقا نشست و گفت: باید که تیغ بر سرِ تو از قفا گرفت بس استخوانِ پیکرِ او نعلِ تازه خورد "اِبنِ زیاد" پای جفا را طلا گرفت وقتیکه حکمِ حمله به خیمه مباح شد تازه تمامِ نقشه ی آن بی حیا گرفت غارت که شد تمامِ حرم، تازه بعد از آن معجر بروی نیزه ی کفار جا گرفت محمود ژولیده