در زیر آفتاب تو ماندی حسین هم ای تشنه ! دور از آب تو ماندی حسین هم پیرو جوان نداشت که یک نور واحدید در قلب شیخ و شاب تو ماندی حسین هم کم یا زیاد مرثیه فرقی نمی کند در روضه در کتاب ، تو ماندی حسین هم گودال و بام ، مرز قبول شهادتند راضی از انتخاب ، تو ماندی حسین هم شمشیر و زهر هردو جگر پاره می کنند دل خون و دل کباب ، تو ماندی حسین هم در روضه های کرببلا جانگدازتر داغ از غم رباب ، تو ماندی حسین هم هرگز نمیرد آنکه از او زنده ایم ما پس با همین حساب ، تو ماندی حسین هم محسن ناصحی