چی از این بهتر که زیر علمم با تو فارغ از تموم عالمم دل من تنگه برا پیرن سیام از حالا دلواپس محرمم زیر قبت که میشینم آقاجون دیگه رد خور نداره دعای من نمی دونم که چه سریه آقا گره افتاده توو کربلای من زنده ام_ با غمت حسین زنده ام _پای پرچمت دستای_ خالی منو برسون به محرمت چی از این بهتر که اسمم نوکره جوونیم توو روضه ي تو می گذره زندگیم نذر حسین و بچه هاش جوونیم نذر عليِ اکبره اگه راه داره بیا یه بار دیگه منو هم جا بده بین زائرات حق بده دق کنم از فراغ تو خیلی دور افتام از کرب و بلات زندگی _يعنی نوکری دلخوشی _ یعنی کربلات آرزو_ دارم آخرش جون بدم توی روضه هات چی بگم از ازدهام شهر شام چی بگم از غل و زنجیر وطناب دخلت زینب علی ابن زیاد دختر علی کجا، بزم شراب زبونم لال ولی ناموس خدا اومده توو مجلس یه بی حیا زبونم لال ولی میگن که یزید بازی می کرد با محاسن آقا حق داره/زینب دق کنه حق داره /اشکش بند نیاد وای من/زینب چی کشید توو مجلس ابن زیاد