بسم‌الله الرحمن الرحیم (تقدیم به شهدای مظلوم هسته ای) شاعر: بر غزل ▶️ رعدی زد و برقی زد و طوفان شدیدی باران نزد و وعده فقط ماند و وعیدی ای وای اگر سر بزند صبح سپیدی "گفتند وشنیدند به تدبیر و امیدی در سایه ی تهدید چرا گفت و شنیدی" روبَه صفتان، دد منشان، روز به مُزدان هر وعده که دادند معمّا و لغُز، دان افسوس که ما دل نسپردیم به یزدان! "رفتند شبانگاه به مهمانی دزدان آنانکه در این خانه نجستند کلیدی" بر پشت خر لنگ به گردونه نشستن سودی چه دهد اینهمه وارونه نشستن با مار چرا منتظر پونه نشستن! "با گردن کج تا به کی اینگونه نشستن تا پول سیاهی بدهد کاخ سفیدی" ای وای ِ بهاری که خزان است زمینش شک ریشه دوانده است در ارکان یقینش قرآن ِ سرِ نی شده قرآن مبینش "افسوس بر این سال که سازِش شده سینش قرآن به میان نیست، عجب سفره ی عیدی" طوفان سیاهی است که جز قبر نبارد! برفی است که ای کاش سر ِ گبر نبارد یا آنکه تگرگ است و سر صبر نبارد "باران فراوانی از این ابر نبارد جز آنکه دل خلق بسوزد به اسیدی" قومی که به تزویر همه جان به کفانند از جنگ غنیمت برسد، خوش علفانند مظلوم که یاری طلبد بی طرفانند "در کرب و بلا بی طرفان بی شرفانند تاریخ همان است، حسینی و یزیدی" حاشا که زند خنده به طنّازی دشمن حاشا که برآید به هم آوازی دشمن حاشا که بلرزد ز براندازی دشمن "هرگز ندهد تن به نظربازی دشمن خاکی که درآمیخته با خون شهیدان پیراهنی از خون شهیدان به برِ ماست ققنوس شدن، شعله زدن، بال و پر ماست آن سر که سراسیمه ی تیغ است، سر ماست "ما آینه هاییم، شکستن هنر ماست با ماست هرآیینه شهیدان جدیدی" ⏹ https://eitaa.com/babollharam