زنجیرزنی. شب تا سو عا
دریا داره موج بلا قلبش داره حول و ولا
امون از دل سقا ۲
بهر آب حیات می ره سوی فرات ۲
میون دستاش امید آخر خیمه هاس
به یاد قول بردن آب برا بچه هاس
یاد خون خداس
جونم فدات ابوفاضل عباس ۳
وای از غم و فاصله ها چشم خون و دست جدا
امون از دل سقا ۲
دشمن در پیچ و تاب می گه با اضطراب ۲
اگه که دستی نداره باز پور حیدره
که مشک آب و داره با دندوناش می بره
ولله شیر نره
جونم فدات ابوفاضل عباس ۳
وای از لب خشک و وفا مشک و تیر و خوف و رجا
امون از دل سقا ۲
قلبش شد ناامید آهی از دل کشید ۲
آخه خدایا نَبر ازم دیگه آبرو
اگه برم باز خیمه میگن گلا: پس عمو
مشک آب تو کو؟
جونم فدات ابوفاضل عباس ۳
*
با اشک می گیرم به خدا خون از دیده ی تو أخا
پاشو ساقی بی دست ۲
تنها یار حرم روی خاکه علم ۲
امید زینب قمر پاره پاره تنی
با داغت عباس کمرمو داداش می شکنی
تک سپاه منی
جونم فدات ابوفاضل عباس ۳
بی تو می رسه به خدا مرگ همه چلچله ها
پاشو ساقی بی دست ۲
بی تو دشمن تمام میره سوی خیام ۲
علم به دوشم پاشو دیگه خدای وفا
کسی نمونده برای من به جز تو أخا
ماه کرب و بلا
جونم فدات ابوفاضل عباس ۳
تشنه با سرشک بصر نیمه شدی قرص قمر
پاشو ساقی بی دست ۲
گشتی ماه منیر غرق دریای تیر ۲
چقد تو داداش! عباسم! این دم آخری
تو غرق عطر چادر خاکی مادری
یاس نیلوفری
جونم فدات ابوفاضل عباس ۳
زمینه
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم