دودمه/ شب عاشورا( دهم   اینگونه مکش تیغ به روی حنجر او ، نبر ز تن سر او آخر بنما شرم ز آه مادر او ، نبر ز تن سر او امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ، مکن ای صبح طلوع عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است ، مکن ای صبح طلوع   شاه گفتا کربلا امروز میدان من است ، عید قربان من است مادرم زهرا(س) در این گودال مهمان من است ، عید قربان من است  "