اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت عاشورایی امام حسین علیه‌السلام روضه‌یِ گودال به طبل جنگ می‌کوبند غوغاست حسینم گوشه‌یِ گودال تنهاست به رویِ سینه‌اش پایِ حرامی‌ست زنی که می‌رود از هوش زهراست تکانی داد لب را اَلعطش گفت نمی‌دانست سرنیزه مُهیّاست گلو را خنجرِ کهنه نَبُرِّید به رویِ پهلویش جایِ لگدهاست حسینم دست‌وُپا می‌زد بمیرم همین شأنِ نزولِ وَفَدَیْناٰست سری بر نیزه می‌آید به خیمه اِسارت قسمتِ ناموسِ مولاست تنی زیرِ سُمِ اَسبِ سپاه است نصیبِ ندبه‌خوان مُشت وُ لگدهاست