اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شبِ عاشورا غزل مدح و مرثیه‌یِ حضرت زینب سلام اللّه علیها‌ راضی به مَشِیَتِ خدا بوده و هستم هر چند شکسته شدم امّا نَشِکستم سر رشته‌یِ قلبم گِره بر مویِ تو خورده صد شکر گِره خورده گرفتارِ تو هستم هرگز نَشدم از تو جدا در همه‌یِ عمر هرگز دل از این عشقِ الهی نَگُسَستم گفتی که خدا خواسته داغِ تو ببینم گفتی که قرار است شود بسته دو دستم گفتی که ببینم تنِ صد چاکِ عزیزان وَ همسفرِ قاتل و این لشکرِ پَستم زینب جبلُ‌الصّبرِ حرم بوده ولی آه بیچاره‌یِ لبهایِ تَرَک خورده‌ات هستم این کرب‌وبلا اوّلِ روضه‌َست به وَاللّه دلواپسِ دندان و لب و ضربه‌یِ مَستم از شام نگو کعبِ نِی و کعبه بمیرم من منتظرِ منتقمِ روضه نشستم