نگذاشتند به او سجده کنند! کم هست کسی که بین سلطنت عقلی شدید و بین محبت جمع کرده باشد. مرحوم امام خمینی- رحمت الله علیه- خیلی در این جهت قوی بودند؛ یعنی هم در سلطنت عقلانی و هم در عرفان و هم در جهات اجتماعی و روابط عمومی خیلی مسلط بودند و این خیلی حرف است! پیرمردی بود به نام آقای فخار، که در اول انقلاب، درب فیضیه تسبیح درست می‌کرد. سال چهل و دو این آقای فخار مستخدم امام بوده؛ این شخص می‌گفت: در همین خانه امام که الآن در محله یخچال قاضی قم هست، یک عروس و دامادی از کرمانشاه آمده بودند و می‌خواستند امام عقدشان را بخوانند. آن وقت مرحوم امام یکی از علمای فاضل قم و این عروس از عشایر کرمانشاه بود؛ وقتی که مقابل امام رسیدند، مرحوم امام روی تشک نشسته بودند، این عروس خانم نمی‌دانست چه جوری احترام کند؛ لذا افتاد روی زمین و خواست که سرش را پائین بیاورد؛ مرحوم امام حس کردند که عروس خانم می‌خواهد سجده کند! خیلی سریع از روی تشک برخاستند و خودشان را به یک چشم به هم زدن به این زن رسانده و او را از این کار نهی کردند. این خادم گفت: من چنین حرکت و چنین سرعت عملی را از امام نه قبل و نه بعد ندیده بودم! ایشان در این جهات خیلی قوی و خیلی اهل مراعات و اهل شرع بودند. کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری ‌ ‌ @babollharam