۲۳ ناله دارد زمین ، از غم هجر مرتضی رنگ ماتم گرفت ، آسمان ها از این عزا می رود با دلی غمین ، رهبر و مقتدای دین بعد او می شود حسن ، یکه سردار بی معین ( واغریبا واویلتا ) شام آخر شد و مرتضی بین زمزمه روی لب می برد هر زمان نام فاطمه طاقت و صبر او ربود ، یاد رخساره ای کبود یادش آمد که حامی اش ، غیر زهرا کسی نبود ( واغریبا واویلتا ) لحظه ی واپسین ، او حسینش صدا کند یاد عباس خود ، یاد دست جدا کند گوید امشب که در تبم ، بشنو این جمله از لبم ای علمدار کربلا ، جان تو جان زینبم ( واغریبا واویلتا ) ═══✼🍃🌹🍃✼