|⇦•
معصیت بین دلم ..
#قسمت_دوم / قرائت
#دعای_افتتاح اجرا شده
#شب_یازدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس
استاد حاج منصور ارضی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى لَمْ يَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلَا وَلَداً ﴿وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِى الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَ لِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيراً﴾ ؛ الْحَمْدُ لِلّٰهِ بِجَمِيعِ مَحامِدِهِ كُلِّها، عَلَىٰ جَمِيعِ نِعَمِهِ كُلِّها. الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى لَامُضادَّ لَهُ فِى مُلْكِهِ، وَلَا مُنازِعَ لَهُ فِى أَمْرِهِ . الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى لَاشَرِيكَ لَهُ فِى خَلْقِهِ، وَلَا شَبِيهَ لَهُ فِى عَظَمَتِهِ .
الْحَمْدُ لِلّٰهِ الْفاشِى فِى الْخَلْقِ أَمْرُهُ وَحَمْدُهُ، الظَّاهِرِ بِالْكَرَمِ مَجْدُهُ، الْباسِطِ بِالْجُودِ يَدَهُ، الَّذِى لَاتَنْقُصُ خَزائِنُهُ، وَلَا تَزِيدُهُ كَثْرَةُ الْعَطاءِ إِلّا جُوداً وَكَرَماً إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْوَهَّابُ . اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ قَلِيلاً مِنْ كَثِيرٍ، مَعَ حاجَةٍ بِى إِلَيْهِ عَظِيمَةٍ وَغِناكَ عَنْهُ قَدِيمٌ وَهُوَ عِنْدِى كَثِيرٌ، وَهُوَ عَلَيْكَ سَهْلٌ يَسِيرٌ؛ *برا تو کاری نداره این گره ها رو باز کنی .. اگه امتحانِ! ما تو امتحان باختیم ..!
اللّٰهُمَّ إِنَّ عَفْوَكَ عَنْ ذَنْبِى، وَتَجاوُزَكَ عَنْ خَطِيئَتِى، وَصَفْحَكَ عَنْ ظُلْمِى، وَسَِتْرَكَ عَلَىٰ قَبِيحِ عَمَلِى، وَحِلْمَكَ عَنْ كَثِيرِ جُرْمِى *هر وقت من گناه کردم بخشیدیم .. هر وقت خطایی از من سر زد چشم پوشی کردی ..* عِنْدَ مَا كانَ مِنْ خَطَإى وَعَمْدِى أَطْمَعَنِى فِى أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَاأَسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ الَّذِى رَزَقْتَنِى مِنْ رَحْمَتِكَ، وَأَرَيْتَنِى مِنْ قُدْرَتِكَ، وَعَرَّفْتَنِى مِنْ إِجابَتِكَ، *با این همه دلیل من کجا برم غیر از درِ خونۀ تو ؟!! .. گفتم در! رسیدم به اینجای شعر:
طوری لگد میزد که با غم خو بگیرد
نگذاشتند آنجا که مادر رو بگیرد
فرصت نشد که دست بر به پهلو بگیرد
یا راه آتش را به سمت مو بگیرد
وقتی صدای رنج مادرها زیاد است
یعنی مصیبت های دخترها زیاد است
ای وای از غم، از پر آتش گرفته
از ماجرای دختر آتش گرفته
از غصۀ موی سر آتش گرفته
زینب کجا و معجر آتش گرفته!
روی کلام او به آقای نجف بود
با خولی و شمر و سنان دیگر طرف بود
ای وای از آن شب، از شب درد و بلاها
گم شد میان سم مرکبها صداها
آتش گرفته دامن ناموس طاها
می رفت زینب در پی طفلان کجاها
*شام غریبانه حضرتِ خدیجه سلام الله .. امشب حضرت زهرا و رسول خدا خیلی گریه کردن ..*
او که عزا هم داشت از داغ برادر
می زد به قلبِ شعله ها مانند مادر
می سوخت خیمه، آه زینب سوخت از درد
چشم کسی این صحنه را طاقت نیاورد
با زادۀ زهرا ببین دنیا چه ها کرد
سر از تنور خانۀ خولی درآورد
باید به پای درد هایش مُرد امشب
با دست بسته تا کجاها رفت زینب!
شاعر: رضا دین پرور
↫『
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در
#سایت و
#کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال
#جایز نبوده و مصداق بارز
#حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#ماه_مبارک_رمضان
#دعای_افتتاح
#روضه_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net