بچه های آسمان ۳۱۳
☁️🌞☁️ 🛑زندگینامه ی حضرت #نوح علیه السلام(قسمت ۲) ✍بالاخره حضرت نوح از هدایت قوم مایوس شد و فهمید
☁️🌞☁️ 🛑 زندگینامه ی حضرت نوح علیه السلام! (قسمت ۳) ✍وقتی مشرکین متوجه شدند که استهزای آنها اثری در اراده حضرت نوح ندارد نقشه دیگری کشیدند. 🔥 آنها شب ها حمله می کردند و آنچه را حضرت نوح ساخته بود خراب می کردند. 🌷 حضرت نوح به خداوند شکایت کرد و خداوند سگی را مامور نگهداری از کشتی کرد جوری که دیگر مشرکان نتوانند به کشتی آسیب برسانند. ✍ وقتی کار ساختن کشتی به پایان رسید حضرت نوح تمام مومنین و یک جفت از تمام جانداران روی زمین را سوار کشتی کرد. 🛑 آنگاه به پسرش کنعان که از مشرکان بود فرمود: با ما سوار شو و از کافرین نباش وگرنه غرق میشوی. کنعان پاسخ داد: اگر سیل بیاید من به بالای کوه میروم و جریان آب به من نمیرسد. 🍃حضرت نوح فرمود: امروز هیچ قدرتی نمی تواند جلوی عذاب الهی را بگیرد هیچکس جان سالم به در نمی برد مگر کسی که خداوند به او رحم کند. 🔰بالاخره باران شروع شد و به زودی سیل به راه افتاد تمام زمین را آب فرا گرفت و کشتی نوح را به حرکت درآورد. 💥کنعان به بالای کوهی پناهنده شد،آب بالا و بالاتر رفت و به زانوی پسر رسید. حضرت نوح دلش سوخت و عرض کرد: خدایا او پسر من است و وعده تو حق است، خداوندا وعده کردی که اهل بیت من را نجات دهی. ❤️خداوند در پاسخ به فرمود: این پسر از اهل بیت تو نیست،او دارای کرداری ناشایست است. تو را اندرز میدهم که نادان نباشی. ✅آن گاه موجی آمد و پسر را غرق کرد. بازهم بالا و بالاتر رفت و ۸۰ متر از مرتفع ترین کوه های زمین گذشت. ✍پس از چهل شبانه روز به فرمان خداوند باران قطع شد و فرو نشست. 🔆کشتی نوح بر فراز کوه جودی قرار گرفت و مسافرین آن سالم از کشتی پیاده شدند. پایان. 📕دستان های شهید دستغیب،ج۱،توحید و نبوت @bachehaeyaseman