شبی در یک عبادتگاه، مٌهری
ز یاری باصفا آمد به دستم
چو گل بوییدم و بوسیدم آن را
هنوز از عطر روح افزاش مستم
بگفتم : از کدامین خاک پاکی
که دل ای مُهر! بر مِهر تو بستم؟
بگفتا : تربت پاک حسینام
که بر دامان احسانش نشستم
"کمال همنشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم"
#دکتر_قاسم_رسا