ماندگاری فرهنگ کهن.... بررسي ساختار واژه ها و تغييرات زماني قواعد لغات در گویش بادرودی " بادی" به قلم حسین نقدی بادی «به نقل از کتاب یادمان کویر بادرود» در گویش بادرودی قسمت یازدهم ♦️ یکی دیگر از ساختار گویش بادرودی: ـ يكي از ويژگي هاي معنايي و سبكي گويش محلي بادرود ، آن است كه اين زبان عيني و محسوس و واقعيت گرا است. اگر واژه اي ساخته شده است بر مبناي معناي كاربردي واژه­ها ساخته مي شده است  و يا از معناي تركيبي آنها ، لغات ساخته مي شده اند به عنوان نمونه: & پابِرين به معني اسهال است . چون شخص مسهل ، پاي خود را كثيف مي ساخت از مجموع اين حالات لغت «پابرين» ساخته شده است. & بَردوينه : سوراخي است كه از انتهاي تنور به خارج از تنور ، جهت تنفس آتش ايجاد شده است از آنجايي كه از اين سوراخ ، آتش را در خارج از تنور مي توان ديد آنرا بردوينه يعني سوراخي كه آتش از بيرون ديده مي شود نامگذاري نموده اند. & اَشكم شد : يعني نوعي اسهال  كه شكم بي اختيار مي شود. &  ناخن چين : قيچي ، چون در قديم ناخنها را با قيچي ، كوتاه مي كردند و ناخنگير به شكل امروزي وجود نداشت به قيچي، ناخن چين مي گفتند. &  آو شيطون : سراب ، چون سراب همانند آبي است كه تصور آن حقيقي نيست به سراب ، آب شيطون مي گفتند. &  نَعش كش : ماشين آمبولانس ، چون جنازه ها  در قديم با اين نوع ماشين براي دفن به منطقه حمل مي شدند آن را نعش كش مي گفتند. &  توره : شغال ، چون در بين حيوانات غير اهلي شغال بيشتر ازهمه از انسان فراري است لذا به نام توره يعني از انسان تور و فراري است  نامگذاري نموده اند. & دست به آب ( دستاب) :دستشويي،توالت،زيرا اين عمل باشستن دست­ باآب­ همراه است. بنابرين وقتي در بطن اين نوع واژه ها وارد شويم  مي بينيم كه به خاطر نزديكي با واقعيت باعث پويايي و زايندگي واژه ها شده است. @badroodresane