دیر کرده بود. هیچ وقت برای نماز جماعت دیر نمی‌آمد. نگرانش شدند و رفتند دنبالش. دیدند بچه‌ای را سوار کولش کرده و برایش نقش شتر را بازی می‌کند.   گفتند: « از شما بعید است، نماز دیر شد.»   رو به بچه کرد و گفت: «شترت را با چند گردو عوض می‌کنی؟»   بچه چیزی گفت.   گفت: «بروید گردو بیاورید و مرا بخرید.»   ، .   باغ بهشت (مقطع ابتدایی مسجد حضرت جوادالائمه ع) دانش آموزان مقطع دبستان واحد فرهنگی مقطع دبستان مسجدحضرت جوادالائمه علیه السلام پادادشهر اهواز ❇ https://eitaa.com/bagh_e_behesht