همرزم شهید: وقتی پیکر آقامحمود شفیعی برگشت …همگی رفتیم به استقبال پیکر و هرکدوم از بچه های گردان به روشی با شهید صحبت میکرد حامد منتظر موند و یکم که خلوت شد رفت و چند دقیقه ای با پیکر آقا محمود خلوت کرد نمیدونم چی میگفت … ولی وقتی برگشت چهرش غم عجیبی داشت … حامد حرفای دلشو زیاد نمیزد … سکوت میکرد معمولا … ولی وقتی آقا محمود رو تو تابوتی که پرچم ایران روش بود میدید…کاملا میشد حسرت یه آدم جامونده رو تو چهرش ببینی!! آقا حــــــامد… تو خلوتت باشهید چی گفتی که اینجوری خریدنت…؟ حال یک جا مانده را جامانده میداند فقط… 😔 🌷 @baghdad0120