✨💔 ساعت‌هایی که می‌گذرند و لحظه‌هایی که می‌دوند، هایی که می‌دهند و هایی که می‌زنند و روزگاری که با نفس‌های مردانی از جنس و ، و خوش‌بو می‌شود؛ مردانی که در تاریخ این خاک دارند، مردانی که نام‌شان، بی‌نشانی و شان سر برای این است تا در ، در های پرسکوت و در آخرین سنگری که برای ما مانده، دوباره بنام بودن، بسرائیم و بخوانیم؛ اینجا بی‌کران است و ساحلش هم ناپیدا و کسی که پای در کوبید، کسی که نفسش به دودِ آغشته شد دیگر راه بازگشت ندارد. باید بود و به لبخند زد، باید برای رفتن داشت و در عزیمت حواسمان به اینجا باشد، اینجا که نامش است و جا به‌جایش هایی از ریخته است و هر گلی که در گوشه‌ای از این سر می‌زند، بوی یک دارد، نام یک عاشقِ را می‌زند. در ساعت‌هایی که می‌گذرند و لحظه‌هایی که می‌دوند به دنبالِ باغچه‌های پرگلی هستم که تو از آنجا گذشته‌ای... به همه در خون خفته ایران برسان که به راه باز شدن هستیم... https://splus.ir/baghdad0120