📌امروز همه ما نگران سرنوشت شغل و ازدواج جوانان مان هستیم❗️
🔺شرایط به حدی پیچیده شده است که گویا جوانان مان در حال شنا و عبور از اقیانوسی مملو از گرداب ها و امواج سهمناک و خطرناک هستند❗️
✴️یک از مشکلاتی که جوان ما را احاطه کرده بهم ریختن سنت های 50 سال قبل است
✅ قرار نیست در مورد خوب یا بد بودن سنت های قبلی و سنت های فعلی قضاوتی داشته باشیم چرا که هردو خوبی ها و بدی های خود را داراست
✅نگویم که خوش به حال قدیمی ها ، قدیم بهتر بود . مهم این است که ما چگونه تحلیل و برداشت کنیم و چگونه استفاده کنیم❗️
🔴از جوانان 50 سال قبل بپرسد که :
👈شما چگونه تصمیم به ازدواج گرفتید ؟
👈آیا خودتان به تنهایی تصمیم به ازدواج گرفتید ؟
👈نقش اصلی را درازدواج تان چه کسی داشت ؟ (والدین یا دایی عمو و...)
👈و به چه وسیله ای ترغیب می شدید (نصیحت و غر زدن و گوشه کنایه )
👈آیا مسیر ازدواج همچون یک اتوبان حاضر آماده برای شما آماده بود و شما به راحتی در آن قدم زدید و یا نه فرار هم می کردید
👁🗨در قدیم گاها دیده می شد که :
🔺جوانان را در شب ازدواجشان فرار می کردند و به صحرا میرفتند
🔺تا یکروز قبل از عقد ، عروس و داماد همدیگر را ملاقات نمی کردند
🔵 یکسری سؤلات کلی برای پی بردن به تفاوت سنت قدیم و جدید مطرح است :
🔶از زندگی چقدر راضی بودی و چقدر راضی هستی و چگونه زندگی کردی
🔷کمکی که جامعه به ازدواج جوان میداد چه کمکی بود ؟
🔶کمکی که پدر به ازدواج جوانش میداد چه کمکی بود ؟
🔷امروز جوانان توقع چه کمکی از پدر و مادر و نزدیکانشان برای ازدواج دارند؟